شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۵۲ مطلب در شهریور ۱۳۹۶ ثبت شده است

۳۱
شهریور
  • آزاده بوشهری
۳۱
شهریور


شهید محمد امیر نیک فرجام



برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.


  • آزاده بوشهری
۳۱
شهریور


شهید علیرضا ماهینی


خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت چهارم)

 هیجدهم بهمن ماه سال 1360 بعد از ظهر، علیرضا که فرمانده گردان 4 بود، به طرف منطقه «نبعه» که سمت راست تنگه چزابه قرار داشت، حرکت کرد. برای اولین بار بود که از علیرضا جدا می شدیم...

  • آزاده بوشهری
۳۱
شهریور

دوشنبه

31 / شهریور / 1359

 12 / ذیقعده / 1400

22 /  سپتامبر / 1980

به گفته یک مقام استانداری بوشهر در حدود ساعت 1/50 دقیقه امروز در پی حملات هوایی که از سوی جنگنده های عراقی صورت گرفت یک باند پایگاه هوایی بوشهر و فرودگاه شهر مورد حمله قرار گرفت و برج مراقبت فرودگاه آسیب دید. این بمباران تا 200 متری مناطق مسکونی جفره را در بر می گیرد و حفره های چهارمتری در محل بمباران بر جای باقی مانده است.

همین گزارش حاکی است که صدای 4 انفجار مهیب در بوشهر شنیده شده و شهر به لرزه در آمده است. شیشه های چند ساختمان به دنبال صدای انفجار شکست. در ساعت 5/50 بعد از ظهر 6 فروند میگ عراقی مجدداً در آسمان بوشهر ظاهر شدند و منطقه ای به نام محله سنگی نزدیک نیروی دریایی را بمباران کردند. گزارش حاکی است دو میگ عراقی در آبهای بوشهر و جزیره خارگ توسط قوای ایران سرنگون شدند.

«روزنامه کیهان مورخه 1359/7/1 صفحه 16»
  • آزاده بوشهری
۳۱
شهریور

خال زیبای جمال دلربایت را بنازم  

عطر جانفزای خاک پایت را بنازم

گرچه سرو ناز نازد بر قدو بالای نازش

سرو نازم ناز کم کن، نازهایت را بنازم

دردمندم از فراقت ای طبیب دردمندان

هم غم درد فراق و هم دوایت را بنازم

ای صفای هر مصفا، مهدی زیبای زهرا

از صفای قلب می گویم، صفایت را بنازم

گر بلا بارد چو باران بر سرم در راه وصلت

فاش می گویم حبیبا، من بلایت را بنازم

من گدایم من گدایم بر در گدایان در تو

عزت و جاه و جلال هر گدایت را بنازم

«شاعر ناشناس»

 

برای مطالعه «اشعار مهدوی» لطفاً اینجا را کلیک کنید.


  • آزاده بوشهری
۳۱
شهریور

آیا با «پر شدن زمین از ظلم و ستم» قبل از ظهور حضرت مهدی (عج)، وجود افراد صالحی که یاور آن حضرت و وارث زمین باشند، معنایی خواهد داشت؟...

  • آزاده بوشهری
۳۰
شهریور


شهید ماشاالله نعمتی



برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری
۳۰
شهریور


شهید علیرضا ماهینی


خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت سوم)

بعد از عملیات طریق القدس، ستاد جنگهای نامنظم در سپاه ادغام شد و قرار شد ما از طریق بسیج به جبهه اعزام شویم....

  • آزاده بوشهری
۳۰
شهریور

خاطرات پزشکان دفاع مقدس

چون من تنها متخصص اعصاب بودم، کار نورولوژیست و روانپزشک را هم در شهر باید انجام می دادم. یک روز به من خبر دادند، در بخش داخلی یک رزمنده آورده اند که بی قراری می کند و هیچ کس نمی تواند کنترلش کند و ما فکر می کنیم حالت روانی پیدا کرده و از من به عنوان مشاوره دعوت کردند که به کمک شان بروم...

  • آزاده بوشهری
۳۰
شهریور

فصل عزا آمد و دل غم گرفت / خیمه دل بوی محرم گرفت

زهره منظومه زهرا حسین / کشته افتاده به صحرا حسین

دست صبا زلف تو را شانه کرد / بر سر نی خنده مستانه کرد

چیست لب خشک و ترک خورده ات / چشمه ای از زخم نمک خورده ات

روشنی خلوت شبهای من / بوسه بزن بر تب لبهای من

تا ز غم غربت تو تب کنم / یاد پریشانی زینب کنم

آه از آن لحظه که بر سینه ات / بوسه نشاندند لب تیرها

آه از آن لحظه که بر پیکرت / زخم کشیدند به شمشیرها

آه از آن لحظه که اصغر شکفت / در هدف چشم کمانگیرها

آه از آن لحظه که سجاد شد / همنفس ناله زنجیرها

قوم به حج رفته به حج رفته اند / بی تو در این بادیه کج رفته اند

کعبه تویی کعبه به جز سنگ نیست / آینه ای مثل تو بی رنگ نیست

آینه رهگذر صوفیان / سنگ نصیب گذر کوفیان

کوفه دم از مهر و وفا می زدند / شام تو را سنگ جفا می زدند

کوفه اگر آینه ات را شکست / شام از این واقعه طرفی نبست

کوفه اگر تیغ و تبرزین شود / شام اگر یکسره آذین شود

مرگ اگر اسب مرا زین کند / خون مرا تیغ تو تضمین کند

آتش پرهیز نبرد مرا / تیغ اجل نیز نبرد مرا

بی سر و سامان توام یا حسین / دست به دامان تو ام یا حسین

جان علی سلسله بندم مکن / گردم از خاک بلندم مکن

عاقبت این عشق هلاکم کند / در گذر کوی تو خاکم کند

تربت تو بوی خدا می دهد / بوی حضور شهدا می دهد

مشعر حق عزم منا کرده ای / کعبه ی شش گوشه بنا کرده ای

تیر تنت را به مصاف آمدست / تیغ سرت را به طواف آمدست

چیست شفابخش دل ریش ما / مرحم زخم و غم و تشویش ما

چیست به جز یاد گل روی تو / سجده به محراب دو ابروی تو

بر سر نی زلف رها کرده ای / با جگر شیعه چه ها کرده ای

باز که هنگامه برانگیختی / بر جگر شیعه نمک ریختی

کو کفنی تا که بپوشم تنت / تا گیرم دامنه ی دامنت

«محمدرضا آغاسی»

  • آزاده بوشهری