شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۱۸ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

۲۷
آبان

عبادت

 

آیا معنا و مفهوم «عبادت = پرستش»،‌ انجام اعمالی چون نماز، روزه، رکوع، سجده و ...، می‌باشد؟ اگر چنین باشد که باید گفت: «پرستش مسافرانی که نماز شکسته می‌خوانند، یا بیماران و مسافرانی که روزه نمی‌گیرند، یا غیر مستطیع‌ها که به حج نمی‌روند، نیمه و ناقص می‌باشد»، یا باید پرسید: پس چرا فرمود: «وای بر نماز گذارانی که اهمال می‌کنند و یا برای ریا و مردم فریبی نماز می‌خوانند؟». فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ (الماعون/4 تا 6)....

  • آزاده بوشهری
۲۶
آبان

پیامبر (صلی الله علیه و آله)
 

  • آزاده بوشهری
۲۶
آبان

رحلت پیامبر (صلی الله علیه و آله)

 

ماتم جهانسوز خاتم النّبیّین ‏ست / یا که آخرین روز صادر نخستین‏ ست

روز نوحه قرآن در مصیبت طاهاست / روز ناله فرقان از فراق یاسین‏ ست

خاطرى نباشد شاد در قلمرو ایجا / آه و ناله و فریاد در محیط تکوین‏ ست

کعبه را سزد امروز، رو نهد به ویرانى / زانکه چشم زمزم را سیل اشک خونین‏ ست

صبح آفرینش را، شام تار باز آمد / تیره، اهل بینش را دیده جهان بین‏ ست

رایت شریعت را، نوبت نگونساریست / روز غربت اسلام، روز وحشت دین‏ ست

شاهد حقیقت را، هر دو چشم حقْ ‏بین خفت / آهِ بانوى کبرى همچو شمع بالین‏ ست

هادى طریقت را، زندگى به سر آمد / گمرهان امّت را سینه ‌‏یى پر از کین‏ ست

شاه باز وحدت را، بند غم به گردن شد / کرکس طبیعت را، دست و پنجه رنگین ‏ست

شد هماى فرّخْ ‏فر، بسته بال و بى‏ شهپر / عرصه جهان یکسر، صیدگاه شاهین‏ ست

خاتم سلیمان را اهرمن به جادو برد / مسند سلیمانى، مرکز شیاطین‏ ست

شب ز غم نگیرد خواب، چشم نرگس شاداب / لیک چشم هر خارى، شب به خواب نوشین‏ ست

پشت آسمان خم شد زیر بار این ماتم / چشم ابر پر نم شد در مصیبت خاتم

«علّامه شیخ محمّد حسین غروى اصفهانى»

  • آزاده بوشهری
۲۶
آبان

امام زمان (عج)

 

در آیه 17 سوره حدید خداوند چنین می فرماید: «اعْلَمُوا أَنَّ اللَّهَ یُحْیِ الْأَرْضَ بَعْدَ مَوْتِها»، بدانید خداوند زمین را بعد از مرگ آن زنده مى‏ کند...

  • آزاده بوشهری
۲۵
آبان

شهید پرویز پورحیدر

 

برای مشاهده «تصاویر شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری
۲۵
آبان

شهید مسعود خلعتی(قسمت ششم)

مسعود به اتفاق دوستانش که جمعاً سی و یک نفر بودند، به همراه کشتی تدارکاتی «ایران اجر» برای ماموریت به طرف آب های دریای عمان حرکت می کنند. ‏او شب شهادتش به دوستانش گفته بود: «می خواهم غسل شهادت کنم، چرا که ندایی درونی به من می گوید که کشته می شوم». در روز سی و یکم شهریور ماه سال 1366، دو سه روز بعد از اینکه رفتنش گذشت، سه بالگرد آمریکایی به آنها حمله ور می شوند. آنان که هیچ گونه وسیله ی دفاعی در کشتی برای مقابله نداشتند، با شلیک بالگردها، تعداد زیادی از آن عزیزان زخمی می شوند و مسعود اقدام به نجاتشان می کند... 

  • آزاده بوشهری
۲۵
آبان

امام حسن مجتبی (علیه السلام)

 

صفر تمام شد و طی نشد عزای حسن / هزار حیف که شد زهر کین جزای حسن

به غربتش چه بگویم، رسول اکرم گفت / که ماهیان همه گریند از برای حسن

اگرچه آب شد و سوخت بی صدا چون شمع / محیط پر شده از اشک بی صدای حسن

به حشر با گل لبخند می شود محشور / خوشا کسی که کند گریه در عزای حسن

گمان نبود نمک ناشناس ها به ستم / کنند خنجر خود را فرو به پای حسن

هنوز بر بدنش زخم تیرها پیداست / هنوز شهر مدینه است کربلای حسن

کسی که فاطمه را کشت قاتل حسن است / به روز حشر شهادت دهد خدای حسن

ز بس به پیکر پاکش نشست تیر ستم / به روی شانه بدن گشت نی نوای حسن

غریبِ شهر مدینه، غریب رفت به خاک / غریب تر حرم و صحن با صفای حسن

از آن زمان که خدا خلق کرد میثم را / دل شکسته ی او بود آشنای حسن

«غلامرضا سازگار»

  • آزاده بوشهری
۲۵
آبان

حجاب

 

یادمه کلاس پنجم بودم که خواهرم فوت کرد. ۱۹ سالش بود، خیلی دوسش داشتم فقط همون یه خواهر رو داشتم که… گرچه خیلی یادش الان هم سخته ولی راضی هستیم به رضای خدا، بگذریم. بعد خواهرم من شدم دختر بزرگ خانواده که اینطوری انتظارها هم ازم بیشتر شد....

  • آزاده بوشهری
۲۴
آبان

سردار شهید علیرضا ماهینی

  • آزاده بوشهری
۲۴
آبان

شهید مسعود خلعتی(قسمت پنجم)

‏‏روز آخر که در جبهه بودیم، با ساک دستی از خانه گلی بیرون می آمدیم. به محض این که پایمان را از در بیرون گذاشتیم، در چند متریمان شعله هایی به صورت خطی راست و موازی با ما در جلوی چشمانمان (به همراه غرش انفجار) نمایان شد، به طوری که حرارت آن تن را می سوزاند. مسعود مرا به داخل کشاند. بعد از دقایقی که بیرون آمدیم زمین سوخته و شعله ها خاموش شده بودند...

  • آزاده بوشهری