شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۲۵ مطلب با موضوع «خاطرات خلبانان» ثبت شده است

۰۴
آذر

هواپیمای جنگی ایران

 

عملیاتی از پایگاه هوایی بوشهر همراه با خلبان سیروس باهری برای زدن اسکله البکر و الامیه انجام دادیم. علت واگذاری این هدفها وجود بالگردهای مسلح و سلاح هایی بود که با آن کشتی های متعلق به ایران یا آنها که برای ما کالا و نفت جا به جا می کردند را مورد هدف قرار می دادند....

  • آزاده بوشهری
۱۹
آبان

هواپیمای جنگی ایران

 

صبح اول وقت چهارشنبه دوم مهر، پایگاه کرکوک را بمباران کردیم. دسته های قبل از ما پایگاه را زده بودند و از آن دود بلند می شد. هواپیمای شماره 3 سروان شریفی راد بود و موقع برگشت با فاصله از من پشت سرم می آمد...

  • آزاده بوشهری
۱۳
آبان

اف 14

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

آن روز قبل از طلوع آفتاب، هواپیماهای دسته اول به غرش درآمده و پشت سر هم به پرواز درآمدند. بعد از آنها دسته دوم، سوم و چهارم هم پرواز کردند. غرش مداوم هواپیماها سکوت صبحگاهی پایگاه را می شکست. به احتمال زیاد خانواده ها بیدار شده و دست به دعا برمی داشتند...

  • آزاده بوشهری
۰۷
آبان

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

در اولین روز مرداد ماه 1367، وقتی که ایران قطع نامه‌ی 598 را پذیرفته بود، من با چند نفر از همکاران جلوی محوطه‌ی گردان پرواز ایستاده بودیم. صدای هواپیماهای غریبه به گوشمان رسید. هر یک به نقطه‌ای در آسمان نگاه کردیم تا آنها را پیدا کنیم...

  • آزاده بوشهری
۰۱
آبان

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دوران دفاع مقدس

سوم مهر ماه حمله دیگری به پایگاه الکوت برنامه ریزی شد. من دوباره در یک دسته چهار فروندی به لیدری سرگرد هوشنگ شیروین و کابین عقبش سروان محمدرضا صلواتی جهت انجام ماموریت توجیه شدیم. بعد از انجام دادن کارها به سوی آشیانه رفته با کمک سایر متخصصان گردان نگهداری هواپیماها را روشن کردیم. تا موقع بلند شدن دو فروند از دسته فوق به علت نقص فنی از پرواز منصرف شدند و به آشیانه برگشتند....

  • آزاده بوشهری
۲۶
مهر

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

آبان ماه 1365 مأموریتی برای انهدام تأسیسات و مخازن سوخت دشمن در منطقه‌ی جلولا، حدود سی مایلی شرق بغداد از ستاد نهاجا، ابلاغ شد. همچنین خواستند همه‌ مراحل اجرای عملیات را با دوربینهای نصب شده زیر بدنه و جلوی هواپیما ضبط کنیم، تا برای اولین بار یک کار مستند از حمله‌ هوایی از تلویزیون برای ملت پخش شود...

  • آزاده بوشهری
۲۳
مهر

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

ابتدای جنگ سیستم‌های پدافندی دشمن در برابر حملات پی در پی برون مرزی ما موفقیت قابل ‌توجهی نداشتند. بالاخره یک روز خبر رسید که از این پس سیستم‌های مزبور توسط متخصصین روسی کنترل می‌شوند. از این رو توصیه شد بیشتر مواظب باشیم...

  • آزاده بوشهری
۱۸
مهر

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

بعد از بمباران هدف یک موشک به هواپیمایم اصابت کرد. بخش هایی از هواپیما صدمه دید و به حکم اجبار با سرعت کم و در ارتفاع نسبتا پایین به سمت مرز خودی می رفتیم.

خلبان هواپیمای شماره دو که درگیر راهنمایی و کمک به ما بود، اطلاع داد یک فروند شکاری دشمن در حال نزدیک شدن به ماست. کاری از دست ما بر نمی آمد، چون نه وضع مناسبی برای مقابله داشتیم و نه سلاح مناسب، فقط توکل به خدا کرده و از او کمک خواستیم.

چند دقیقه بعد، آن شکاری را دیدم که با سرعت سرسام آور از روی سر ما رد شد، گردشی کرد، به زمین خورد و منهدم شد. ظاهرا خلبان عراقی از تجربه و آموزش لازم برخوردار نبود و راه و روش جنگ هوایی را به خوبی نمی دانست. این واقعه نیز به خیر و خوشی تمام شد و ما سالم در پایگاه خود به زمین نشستیم.

راوی: «حسین محمدزاده»

 

برای مطالعه «خاطرات خلبانان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری
۱۵
مهر

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

تازه چند روزی از جنگ گذشته بود که ماموریت بمباران اهدافی نظامی در حوالی پایتخت عراق به ما داده شد، کاری که هر روزه به شکلی انجام می گرفت.

اما عملیات ما یک وجه تمایز با سایر ماموریتها داشت و آن این بود که پس از بمباران هدف بایستی به روی شهر بغداد می آمدیم و تعداد زیادی اعلامیه را که در بدنه هواپیما جاسازی شده بود، روی شهر می ریختیم.

اگر چه با این کار بخشی از مردم عراق از سیاست های پشت پرده و ندانم کاریهای مسئولان کشور خود در حمله به ایران آگاه می شدند اما برای ما که باید در ارتفاع کم سرعت شکنهای هواپیما را باز می کردیم تا اعلامیه ها رها شوند، خیلی خطرناک بود. زیرا همه چیز برای سرنگونی هواپیما توسط پدافند قوی عراق مهیا می شد، سرعت کم، ارتفاع مناسب و موقعیت مکانی خوب. هر چه بود توکل به خدا کرده ماموریت را به نحو احسن انجام داده و به سلامت به پایگاه خودمان برگشتیم.

راوی: «حسین محمدزاده»

  • آزاده بوشهری
۱۲
مهر

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

قرار بود یک پمپ بنزین بزرگ را که در پشت جبهه به تانک های عراقی سوخت می داد، بمباران کنیم. این هدف مهم نزدیک یا چسبیده به شهر العماره بود....

  • آزاده بوشهری