شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

از حرفم پشیمان شدم

جمعه, ۳ آذر ۱۳۹۶، ۰۳:۰۸ ق.ظ

حضرت ابوالفضل (علیه السلام)

 

نام حسین (علیه السلام) از کودکی برایش آشنا بود و در قلب آن نفوذ داشت تا اینکه بزرگترین اتفاق سرنوشت ساز زندگی اش در تاسوعای حسینی رخ می دهد و در آستانه اربعین سرور و سالار شهیدان آقا ابا عبدالله الحسین (علیه السلام)، تثبیت می شود...

دختر نوجوان بهایی زاده بشرویه که سال ها به واسطه زندگی در یک خانواده با دو گرایش مذهبی «اسلام از سوی مادر و بهایی از سوی پدرش»، روزهای تلخ و سردرگم کننده ای را می گذراند، عزم خود را جزم می کند که به سوی تحقیق و مطالعه پیش برود.

«ترانه» می گوید: «علاقه بسیار زیادی داشتم که با آگاهی کامل دین اسلام را بشناسم، هر کسی در  ضمیر قلب خود، حرکت می کند و من از طرف پدر بهایی بودم ولی مادرم مسلمان شده بود و شروع به تحقیق کردم».

این دختر نوجوان از سفری سرنوشت ساز می گوید: «بعد از سفری که به ترکیه داشتم اتفاقات تلخی برام پیش آمد و اشتباهاتی که امیدی به درست شدن مشکلم نداشتم ولی در آن فضای سنگین باورم شد که کشور ایران و دین اسلام از هر نظر کامل تر، بهتره و بسیار زیبا و شگف انگیزتر است و در این زمینه بیشتر تحقیق کردم.

ولی یک اشتباه بزرگ در زندگی من رخ داده بود و انقدر این اشتباه  بزرگ بود که غیر قابل حل شدن می دانستم و نا امید بودم تا اینکه در شب تاسوعای امسال، قلبم به سوی مهر حضرت ابوالفضل (علیه السلام) هدایت شد و خودم نیز از معجره های این حضرت مطالبی را می شنیدم و یا برایم بیان می شد و البته کمی من باور نمی کردم که اصلا حقیقت دارد، تا اینکه در شب تاسوعا دست به دامان آقا حضرت ابوالفضل (علیه السلام) شدم که  کمکم کند تا اشتباه من درست شود و قول می دهم با توجه به تحقیقاتم و اطمینانم به دین اسلام مشرف شود».

ترانه حسینی منفرد، نوجوان بهایی زاده که با ذوق و اشک لحظات اعتماد قلبی به اسلام را توضیح می دهد، ادامه داد: «علی رغم درد دل ها با حضرت ابوالفضل (علیه السلام) ولی شب تاسوعا هیچ اتفاقی نیفتاد و شب بعد آن با خودم صحبت می کردم و نا امید بودم که دیدم به صورت معجزه آسایی مشکلاتم حل شد و اینقدر جا خوردم که از حرفم پشیمان شدم و به حضرت ابوالفضل (علیه السلام) گفتم قول میدم مسلمان بشوم.

بعد از این قضیه بیشتر با اعتقادات درونی خودم امیدوارم شدم و با تحقیق و مطالعه بیشتر دریافتم که واقعا دین اسلام یک گلستان و واقعیت است و در فطرت همه نهفته است، از همان کودکی هم علاقه زیادی به اسلام داشته و امروز نیز میخواهم رسما دین اسلام را معرفی کنم و تا می توانم در راه انجام واجباتم تلاش کنم».

ترانه که با شوق وصف ناپذیری از تولد دوباری خود می گوید، عنوان می کند: «این تصمیم بزرگ زندگی ام را در کمال آرامش ذهنی و مطالعه زیاد گرفته ام و آرزویم دیدن کربلای امام حسین (علیه السلام) است».

ترانه حسینی منفرد با همراهی مادر و مادر بزرگ خود در دفتر امام جمعه شهرستان بشرویه  حضور یافته و با بجای آوردن اعمال تشرف به دین اسلام با حضور حجت الاسلام والمسلمین محمد شمس الدین و نوشتن اعلام برائت از فرقه بهاییت و تشرف به دین اسلام، به گلستان مکتب تشیع پیوست.

«رهیافته»

 

برای مطالعه داستان «رهیافتگان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی