از مزار بی چراغت می دهد هر صبح و شام
آتش از مهر تو می گردد گلستان یا حسن / خار را فیض تو سازد لاله باران یا حسن
گر نسیمی از سر کویت وزد سوی جحیم / ناز در محشر کند بر باغ رضوان یا حسن
نیست هرگز دفتر اوصاف تو پایان پذیر / گر چه آید عمر این عالم به پایان یا حسن
از دو قرص نان بود کمتر به چشمش مهرماه / هر که گردد بر سر خوان تو مهمان یا حسن
هر که بی مهر تو دعویّ مسلمانی کند / کافرم خوانم اگر او را مسلمان یا حسن
گر کند روزی هزاران ختم قرآن دشمنت / نیست غیر از دشمن قرآن به قرآن یا حسن
تو کریم اهل بیتی ای کریم اهل بیت / عالمت یکسر گدا بر باب احسان یا حسن
دشمنت کز دشمنی در پیش رو دشنام داد / شد خجل از جودت ای دریای غفران یا حسن
طاعت کونین اگر آرند روز حشر خلق / نیست با یک ذرّه از مهر تو میزان یا حسن
دشمنت در آتش قهر خدا سوزد چنان / کز عذابش می شود دوزخ گریزان یا حسن
تربت بی سقف از آن باشد که در هر بامداد / بوسه بر قبرت زند مهر فروزان یا حسن
مدح تو ای پاک تر از آیه تطهیر هم / ناید از دست من آلوده دامان یا حسن
از مزار بی چراغت می دهد هر صبح و شام / بر دل اهل تولّی نور ایمان یا حسن
خاک گرد حایرت یا گرد راه زایرت / درد بی درمان عالم راست درمان یا حسن
گر شوم بهر گدایی ساکن باب البقیع / می فروشم ناز بر مُلک سلیمان یا حسن
صلح تو کم نیست در تاریخ از جنگ حسین / بلکه شد این جنگ را آن صلح بنیان یا حسن
صلح و جنگ و صبر و فریاد و سکوت و مهر و قهر / تا قیامت از تو می گیرند فرمان یا حسن
اولیاء با صلح تو تا صبح محشر سرفراز / انبیاء از صبر تو ماتند و حیران یا حسن
مصطفی از کودکی بوسید لبهای تو را / در دهانت رازها می دید پنهان یا حسن
گه به دوش و گه به زانو گه به گردن گه به پشت / گاه در بر می گرفتت خوش تر از جان یا حسن
گفت پیغمبر که هر چشمی بگرید در غمت / نیست در روز جزا آن چشم، گریان یا حسن
دوست دارم چون چراغ لاله سوزم در بقیع / آب گردم شمع سان در آن بیابان یا حسن
دوست دارم روی بگذارم به روی تربتت / گر چه مانع می شود خصم تو از آن یا حسن
دوست دارم ماهی دریا شوم تا در غمت / بحر را پیچم به هم مانند طوفان یا حسن
هر کسی از دشمنان آزار بیند لیک تو / دیده ای از دوستان رنج فراوان یا حسن
گر چه عمری با جفای همرهانت ساختی / سوختی هر روز چون شمع شبستان یا حسن
روز و شب خون شد دلت تا همسرت شد قاتلت / ریخت در کامت شرار زهر سوزان یا حسن
جعده جُغدی بود و در گلخانه زهرا نشست / باغبان را کشت تنها در گلستان یا حسن
آنچه تو از یار دیدی دشمن از دشمن ندید / ای غریب خانه، ای مظلوم دوران یا حسن
چون غریبانه در وطن جان دادی ای جان جهان / شد وطن در ماتمت شام غریبان یا حسن
با که گویم بر سر دوش عزیزان جای گل / جسم بهتر از گُلت شد تیرباران یا حسن
گر چه ممکن نیست با گفتار، شرح غربتت / غربتت از تربتت باشد نمایان یا حسن
گر دهد مهلت عدو، میثم کند قبر تو را / لاله باران با دو چشم اشک افشان یا حسن
«میثم»
- ۹۶/۰۸/۲۳