شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

اصلاً بشر می تونه این جوری باشه؟

چهارشنبه, ۱۷ آبان ۱۳۹۶، ۰۴:۰۲ ق.ظ

جانبازان جنگ تحمیلی

 

یک روز رزمنده ای را آوردند که ترکش خمپاره از پشتش رفته بود توی شکمش و خون ریزی حاد شکم داشت و من هی اصرار می کردم: «برای عمل آماده شو، توی شکمت پر از خونه، باید روبراهت کنم» و او اصرار داشت که توی شکمم را همین طوری بدوز، چون بچه ها به من نیاز دارند و باید هر چه زودتر برگردم...

هر چه اصرار کردم فایده ای نداشت و در نهایت گفت: «اگر نمی دوزی، لااقل یک کم گاز بذار روی زخم، تا من بروم».

من هر چی فکر کردم، دیدم این شکم با این وضع، طوری نیست که با گاز و پانسمان بشود کاریش کرد، اصلاً عملی نبود. وقتی تعلل مرا دید، دست کرد کمی گاز را برداشت و مچاله کرد و کرد توی شکمش و چیزی هم پیدا کرد و بست دور شکمش و رفت توی ماشین نشست و رفت.

من مات مانده بودم. خدایا، آیا اصلاً بشر می تونه این جوری باشه. این یعنی چه؟ اینها کی هستند و از کدام کره به زمین آمده اند؟ من که اصلاً نمی توانستم بفهمم که معنی این حرکت چیست؟ و هنوز هم نمی دانم.

«کتاب پرسه در دیارغریب»

 

برای مطالعه «خاطرات پزشکان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی