السلام ای عشق بازان صبور
السلام ای خاکریز جبههها / نام سبز تو عزیز جبههها
السلام ای آتش خمپارهها / السلام ای جسم پاره پارهها
السلام ای عشق بازان صبور / السلام ای خاک گرم بدر و هور
روی خاک لالهها پرپر شدند / بچههای کاروان بی سر شدند
نام تو پر شور از نام شهید / سبز شد گام تو با گام شهید
آه اینجا خاک تو از یاد رفت / لحظههای پاک تو از یاد رفت
ما که غرق زندگانی بودهایم / دور از بحر معانی بودهایم
ما فقط بر سینه و سر می زنیم / کاش روزی تا خدا پر می زدیم
ما کجا آن خاک نورانی کجا / ما کجا آن دشت روحانی کجا
ما کجا و خیمه صحرا کجا / ما کجا و گریه شبها کجا
می شود تا آسمان ها پر کشید / می شود آیا شهادت را خرید
می شود با هر شقایق راز گفت / بال و پر وا کرد و از پرواز گفت
عشق بیدار است پس بیدار شو / با شهیدان خدایی یار شو
آنچه می بینید هرگز عشق نیست / حال می گویم برایت عشق چیست
عشق یعنی حاج همت ، باکری / عشق یعنی رستگار و باقری
عشق یعنی قاسم دهقان ما / عشق یعنی مصطفی چمران ما
عشق یعنی پر زدن با بردبار / مصطفی گلگون ما شد روی دار
عشق یعنی چون علمدار شهید / عشق یعنی مثل عمار شهید
«شاعر ناشناس»
- ۹۶/۰۵/۰۶