آماده حمله شدم
جمعه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۳۱ ق.ظ
در زمان حمله بچه ها همدیگر را در آغوش می گرفتند و از همدیگر طلب بخشش می کردند. آنها به ما اعلام کردند که با تمام وسایلتان به خط شوید. در ساعت 10/30 صبح همگی منظم و مرتب آماده حرکت بودیم که نامه یکی از دوستان به دستم رسید.
رسیدن نامه را در این موقعیت حساس به فال نیک گرفتم و خدا را شکر کردم. پاکت نامه را سریع باز کردم و آن را خواندم. از اینکه از حال دوستان مسجدیم با خبر می شدم، خوثسحال بودم. او نوشته بود که ما همه از دوری تو ناراحت هستیم، بچه ها همه منتظرنت هستند و شبها به مسجد می رویم و برای شما دعا می کنیم. خلاصه از همه چیز برایم نوشته بود و با خواندن نامه روحیه مضاعفی پیدا کردم و آماده حمله شدم.
«دست نوشته های شهید محمدرضا وحدتیان»
- ۹۶/۰۶/۲۴