شناسایی در منطقه بیت ناجی
6 روز در اهواز بودیم بعد ما را به دهلاویه منتقل کردند. گروه ناصر زودتر از دیگر گروهها عازم منطقه شد. ما یک شب دیگر در سوسنگرد ماندیم و فردای آن روز با گروه محمود باشی به دهلاویه رفتیم...
شهید ماهینی خیلی روی ناصر و نیروهایش حساب می کرد و به همین دلیل آنها را جهت شناسایی در منطقه حساسی در بیت ناجی که عراقیها در آنجا بودند، گذاشته بود.
ما اطلاع نداشتیم که دو نفر از دوستانمان به شهادت رسیده اند. ناصر صبح زود نزد ما آمد و گفت: «دیروز بعد از ظهر رئوف پلیور و نیک فرجام به شهادت رسیده اند». او خبر نداشت که اردشیر ترک زاده ترکش خورده و در بیمارستان بستری است. ناصر بسیار دوست داشت که مراسم عزاداری برای یاران از دست رفته برگزار کند تا برادران به یاد مظلومیت اباعبدالله الحسین (علیه السلام) بر سر و سینه بزنند.
من و محمود باشی برادران بوشهری را جمع کردیم. شروع به پیش خوانی کردم و مراسم که گرم شد، ناصر با صدای اثرگذارش شروع کرد به نوحه خوانی. معمولاً شبهای جمعه در سنگر دعای کمیل و مراسم عزاداری برگزار می کردند. ناصر به بچه ها قرآن آموزش می داد و توصیه می کرد که به قرآن و دستورات آن عمل کنند و همیشه برای رضای الهی قدم بر دارند.
راوی: «همرزم شهید ناصر میرسنجری»
برای مطالعه «خاطرات همرزمان شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۶/۲۰