چرا قبر هارون الرشید در سناباد کنار قبر امام رضا (علیه السلام) است؟ مگر پایتختش بغداد نبوده است؟ در آن زمان چگونه به سناباد آمده و آن جا دفن شده است؟ آیا امام رضا (علیه السلام) مدفون شدن خویش در کنار هارون را پیش بینی کرده بود؟....
چرا قبر هارون الرشید در سناباد کنار قبر امام رضا (علیه السلام) است؟ مگر پایتختش بغداد نبوده است؟ در آن زمان چگونه به سناباد آمده و آن جا دفن شده است؟ آیا امام رضا (علیه السلام) مدفون شدن خویش در کنار هارون را پیش بینی کرده بود؟....
آیا معنا و مفهوم «عبادت = پرستش»، انجام اعمالی چون نماز، روزه، رکوع، سجده و ...، میباشد؟ اگر چنین باشد که باید گفت: «پرستش مسافرانی که نماز شکسته میخوانند، یا بیماران و مسافرانی که روزه نمیگیرند، یا غیر مستطیعها که به حج نمیروند، نیمه و ناقص میباشد»، یا باید پرسید: پس چرا فرمود: «وای بر نماز گذارانی که اهمال میکنند و یا برای ریا و مردم فریبی نماز میخوانند؟». فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ (الماعون/4 تا 6)....
آن خدایی که خداوند اهل بیت (علیهم السلام) و خداوند من، شما و رب العالمین است، به مؤمنان فرمود: «برای رشد، کمال و قرب به من، وسیله بجویید» و البته امر به توسل را به غیر مؤمنان نفرمود، چرا که اصلاً او را نشناخته و قصد نکردهاند تا برای تقربش، نیاز به وسیله و توسل داشته باشند: «یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَیْهِ الْوَسِیلَةَ وَجَاهِدُوا فِی سَبِیلِهِ لَعَلَّکُمْ تُفْلِحُونَ». (المائده/35) ای کسانی که ایمان آوردهاید، تقوای الهی پیشه کنید و وسیلهای به سوی او (برای تقرب به او) بجویید و در راه او جهاد کنید، باشد که رستگار شوید...
بسیار مطرح شد که «دین» با «شریعت» متفاوت است. دین به اعتقادات میگویند و شریعت به حقوق، احکام و قوانین. مقوله دین به بُعد نظری و اعتقادی توجه دارد و شریعت به بُعد عملی. اگر چه ایمان یا کفر، با عمل رابطه و تأثیر مستقیم دارد...
واژه «احتضار» از باب «افتعال» و از ریشه «حضر» به معنای حاضر شدن است. برخی گفتهاند به این دلیل که مرگ و فرشتگان قبض روح برای شخص حاضر میشوند، به این حالت، حالت احتضار میگویند...
در قیامت کبری که عالمی است پس از عالم برزخ، همه انسانها از اولین تا آخرین جمع شده و وارد مرحله جدیدی از زندگی و حیات می شوند و به پاداش و یا جزای اعمال و رفتار زندگی دنیایی خود می رسند....
ترس از مرگ می تواند علل و عوامل مختلفی داشته باشد که به برخی از این عوامل اشاره می شود.
1) بسیارى از مردم مرگ را به معناى فنا و نیستى و نابودى تفسیر مى کنند. بدیهى است که انسان از فنا و نیستى وحشت دارد. اگر انسان مرگ را به این معنا تفسیر کند، حتماً از آن گریزان خواهد بود. از این رو، حتى در بهترین حالات زندگى فکر مرگ شهد زندگى را در کام او زهر مى کند و همیشه از این نظر نگران است.