چرا خداوند را باید پرستید؟
آیا معنا و مفهوم «عبادت = پرستش»، انجام اعمالی چون نماز، روزه، رکوع، سجده و ...، میباشد؟ اگر چنین باشد که باید گفت: «پرستش مسافرانی که نماز شکسته میخوانند، یا بیماران و مسافرانی که روزه نمیگیرند، یا غیر مستطیعها که به حج نمیروند، نیمه و ناقص میباشد»، یا باید پرسید: پس چرا فرمود: «وای بر نماز گذارانی که اهمال میکنند و یا برای ریا و مردم فریبی نماز میخوانند؟». فَوَیْلٌ لِلْمُصَلِّینَ * الَّذِینَ هُمْ عَنْ صَلَاتِهِمْ سَاهُونَ * الَّذِینَ هُمْ یُرَاءُونَ (الماعون/4 تا 6)....
عبادت یا پرستش، در اصل یعنی «وابستگی» که هدف قراردادن و حرکت به سوی هدف را ایجاب میکند و هر حرکتی باید در مسیری خاص و پیرو قوانین خاصی باشد، پس «اطاعت» را ایجاب مینماید. حال خواه وابستگی (بندگی) نسبت به خداوند متعال باشد، یا شهوات گوناگون (شهوت جنسی، شهوت مال، قدرت، شهرت و ...)، یا سایر فراعنه و طواغیت (إلههای کاذب) درونی و بیرونی. حتی ممکن است کسی وابسته و عبد خرافات خود باشد.
غیر خداوند خالق، همگان و از جمله انسانها مخلوق هستند، و هیچ مخلوقی «غنی» نیست، و هر فقیری محتاج و نیازمند و وابسته (عبد = بنده)ی «غیر» است. بنابراین، تمامی مخلوقات، ذاتاً و فطرتاً «عبد – بنده»ی غیر میباشند، پس انسان در اصل وجود خود، موجودی «زنده و پرستنده» میباشد و این وابستگی و بندگی، تا وقتی او «هستی، کمال و غنی محض» نگردیده – که هیچ گاه نمیگردد – با او عجین است، چرا که در وجودش سرشته شده است، یعنی اساساً «عبد» خلق شده است.
حال که انسان مخلوق است و خالقی دارد- پس ذاتاً «عبد = بنده» است و وابسته به غیر میباشد- چیزی یا کسی را کمال مطلوب و محبوب [هدف] قرار میدهد و با تمام وجود در جهت تقرب به او [آن] حرکت میکند - و بالاخره آن که با همان هدف تعریف میشود، چرا که صبغهی او را به خود میگیرد [به شکل وسیلهی شهوت، ابزار تولید، نردبان یا حمّال دیگران ... و یا خلیفة الله در میآید]؛ پاسخ به این پرسشها که «چرا پرستش کنیم – چه کسی یا چه چیزی را بپرستیم – چرا باید خداوند سبحان را بپرستیم»، روشن و معلوم (علم مشهود) میگردد.
«پایگاه پاسخگویی به شبهات»
برای مطالعه «پاسخ به شبهات» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۸/۲۷