چرا امام حسین (ع) خانواده خود را به کربلا برد؟
با توجه به این که برای تصمیم گیری در امری مهم و سرنوشت ساز، تنها ضرر نداشتن کافی نیست، بلکه باید سودمندی و قابل قبول بودن آن را نیز در نظر داشت، امام که مطمئن بود قیامش منتهی به شهادت میشود، چه مصلحتی در همراه داشتن خانوادهاش میدید؟...
پژوهشگران اسلامی انگیزههای مختلفی برای به همراه داشتن خانواده بیان کردهاند، در این جا به بعضی از آنها اشاره میشود:
1. پذیرش مصلحت و اراده الهی
تمام کسانى که همراهی اهل بیت امام حسین (علیه السلام) را با ایشان بر خلاف مصلحت تشخیص دادند، با حساب و منطق مادی خودشان به این تشخیص رسیده بودند، اما حضرتشان پاسخی میداد که از جنبه دیگری به ماجرا پرداخته و جنبه معنوى مطلب را بیان میکرد. ایشان اطرافیانش را با این سخن خطاب قرار داد: در عالم رؤیا جدّم به من فرمود: «انَّ اللهَ شاءَ انْ یَراکَ قَتیلاً»؛ «خدا میخواهد تو را کشته ببیند». گفتند: پس اگر این طور است، چرا خانواده را همراهتان میبرید؟ که پاسخ شنیدند: این را هم جدّم فرمود: «انَّ اللهَ شاءَ انْ یَراهُنَّ سَبایا»؛ «خدا میخواهد آنان را در لباس اسارت ببیند».
مشیّت و یا اراده خدا در خود قرآن در دو مورد به کار میرود که یکى را اصطلاحاً «اراده تکوینى» و دیگرى را «اراده تشریعى» میگویند. اراده تکوینى یعنى قضا و قدر الهى که اگر چیزى قضا و قدر حتمى الهى به آن تعلّق گرفت، معنایش این است که در مقابل آن دیگر کارى نمیشود کرد.
معناى اراده تشریعى این است که خدا این طور راضى است و این چنین میخواهد. پس خدا خواسته است که امام حسین (علیه السلام) شهید باشد و خانواده او اسیر باشند. یعنى رضاى حق تعالی در مصلحت است و مصلحت یعنى جهت کمال فرد و بشریّت، لذا این طور نبود که وقتى از ایشان میپرسیدند چرا زنان و فرزندان را میبرید، بفرماید اصلاً من در این قضیه بیاختیارم، بلکه به این صورت میشنیدند که با الهامى که از عالم معنا به من شده است، من چنین تشخیص دادهام که مصلحت در این است و این کارى است که من از روى اختیار انجام میدهم، ولى بر اساس آن چیزى که آن را مصلحت تشخیص میدهم. از این رو هر کس این جواب امام حسین (علیه السلام) را میشنید، دیگر چیزى نمیگفت.
2. انگیزه مذهبی
از آن جا که محتوای قیام امام، مذهبی و مقدس است، همراه آوردن خانواده، از نظر آثار مذهبی، بسیار سودمند و مؤثر بود. زیرا عرفان و محبتی که در دل اهل بیت امام (علیه السلام)، نسبت به خداوند بود، برای همراهانِ دیگر امام، بسیار درس آموز و کارگشا بود و نمونههای آن را در سخنان حضرت زینب (سلام الله علیها) میتوان یافت. وقتی ابن زیاد بعد از شهادت و اسیری خاندان امام، میگوید: اوضاع را چگونه دیدهاید؟ حضرت زینب (سلام الله علیها) در جواب او میگوید: «ما رَأَیْتُ إِلَّا جَمیلا»، (از خدا جز زیبایی (خیر و محبت) ندیدهام). حضرت زینب (سلام الله علیها) آن قدر با خدای خود نزدیک و آشناست که اطمینان دارد مصیبتهای وارده پایان کار نیست. بلکه افقهای روشنی در پشت این وقایع نهفته است. حضرت زینب (سلام الله علیها) به ابن زیاد فهماند آنچه ناگوار است از ناحیه دشمنان خدا است و از ناحیه خدا جز سعادت و نیک بختی به انسان نمیرسد و به استقبال شهادت و اسیری رفتن، همانند رفتن به مهمانی دوست و نزدیک شدن به او است. امام با آوردن حضرت زینب (سلام الله علیها) به همراه خود، به همه زنان و مردان جهان آموخت که یک مؤمن و خداشناس، از نظر روابط قلبی و پیوند درونی با خدای خویش، باید چنین باشد. اگر امام خانوادهاش را به همراه نمیآورد، صفحات تاریخ از این نمونههای درخشان خالی میماند.
3. انگیزه امنیتی
امام (علیه السلام) در مدینه خانه امنی سراغ نداشت تا خانوادهاش را به آن جا بفرستد و هنگام خروج از مدینه، هیچ کس هم به او پیشنهاد نکرد که من از خاندان تو حمایت میکنم. لذا امام (علیه السلام) نگران اسیر شدن خانواده خود در حال حیاتش بود. زیرا احتمال قوی وجود داشت که دولتمردان و مأموران یزید، زنان و فرزندان امام را در همان مدینه، دستگیر کرده و به گروگان بگیرند و در نتیجه، امام به ناچار برای خلاصی و رهایی زنان و خواهران خود، مجبور میشد خود را معرفی و تسلیم نماید و بعد از تسلیم نیز دو پیشنهاد بر سر راهش گذاشته میشد، یا با ذلت و خواری بیعت کند و یا به شیوه مرموزی به قتل میرسید و هیچ دردسری هم برای دستگاه حاکم به وجود نمیآمد. بنابراین، وقتی عاقبت امر، چنین باشد، چرا امام کاری کند که در نهایت به ذلت و خواری بینجامد، بلکه از همان ابتدا با عزت و سربلندی، تمام راههای نفوذ را بر دشمن بسته و دشمن را از این نظر خلع سلاح میکند، و این کاری بود که امام انجام داد و در مورد مکه نیز همین سخن جاری است. زیرا وقتی امام در مدینه که سالها در آن زندگی کرد و اکنون نیز محل زندگی او بود، پناهگاه و محلّ امنی نداشته باشد، در مکه حتماً محلّ امنی نخواهد داشت.
سید بن طاووس میگوید: «از مواردی که ممکن است سبب همراهی زنان اهل بیت (علیهم السلام) تلقی شود این است که اگر امام حسین (علیه السلام) زنان و فرزندان خود را در مدینه و یا جایی غیر از آن، میگذاشت، احتمال میرفت که یزید بن معاویه زن و فرزند امام را دستگیر کرده و سپس عواقب شوم و رفتارهای زنندهای پیش میآمد که امام حسین (علیه السلام) را از جهاد و شهادت باز میداشت».
- ۹۶/۰۷/۰۱