در بدن همسر من چندین ترکش وجود دارد
شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۲۰ ب.ظ

تابستان سال 1379 بود که پدر و مادرم برای تحقیق مادرم عازم سفر به انگلستان شدند. در فرودگاه بعد از مهر و پاسپورت و غیره باید مسافران از محلی عبور می کردند که مبادا اسلحه یا چاقویی همراه داشته باشند.
مادرم از محل مورد نظر عبور کرد. نوبت به پدرم رسید، اما زمانی که می خواست از آن محل عبور کند دستگاه شروع به آژیر زدن کرد. مأموران پدرم را به اتاقی بردند تا بدنش را بازرسی کنند و جسم مورد نظر را که باعث شده بود دستگاه آژیر بکشد را پیدا کنند، اما با تعجب از اتاق بیرون آمدند و گفتند که هیچ چیز پیدا نکرده اند.
در حالی اشک در چشمان مادرم جمع شده بود، گفت: «در بدن همسر من چندین ترکش وجود دارد که آن ها باعث شدند آژیر دستگاه به صدا دربیاید». مأموران با شرمندگی کنار رفتند و اجازه دادند که پدرم همراه مادرم به انگلستان برود.
راوی: «ثمین دودانگه»
- ۹۶/۰۵/۰۷