شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

ای شلمچه یاد کن از خاطرات

يكشنبه, ۲۲ مرداد ۱۳۹۶، ۰۳:۳۰ ق.ظ


ای شلمچه از شهیدان یاد کن / کاتب تاریخ را فریاد کن

سفره ی دل را برایش باز کن / از شهیدان وطن آغاز کن

ای شلمچه یاد آور یاد یار / یاد آن عاشق دلان پاسدار

یاد آن گلبوته های لاله گون / یاد آن دریادلان غرق خون

یادآور شور و حال آتشین / دست و پای مانده بر روی زمین

یادآور سینه های چاک چاک / چشمه های خون جاری روی خاک

ای شلمچه یاد کن آن روزگار / از جوانان غیور و پایدار

آن دلیر مردان پوتین آهنین / جان به کف بنهاده اندر راه دین

آن بسیجی های بی نام و نشان / کهکشانی کوکبان آسمان

راهیان راه عاشورائیان / فاتحان فاو و بدر و موسیان

ای شلمچه کو دلیران وطن / سروقامت عاشقان بی کفن

کو هم آغوشان سیم خاردار / بی تکلف، بی ریا شب زنده دار

کو عزیزانی که در شب های تار / می گرفتند روی شانه تیربار

چون هوای عشق رفتن داشتند / جنگ را چون عشق می پنداشتند

بی محابا روی مین و روی خار / می پریدند مثل آهو در بهار

در سه راه مرگ پرپر می شدند / پاره از خمپاره بی سر می شدند

روی هر سنگر شهیدی غرق نور / می درخشید از میان آب هور

آب و خشکی صحنه پیکار بود  / دیده ی شب تا سحر بیدار بود

آسمان گویی قیامت بود و بس / آتش توپخانه افتاد از نفس

گفتنش سهل است اکنون در لسان / آنچه ما دیدیم نیاید بر زبان

ای شلمچه یاد کن از خاطرات / از نبرد روی کارون تا فرات

یاد کن از ساحل اروند رود / از زبان قصه ی بود و نبود

یاد کن از الوداع آخرین / از عزیزانی که بودند در کمین

یاد کن از ناله های نیمه شب / زخم های مانده اندر تاب و تب

جسمهای  پاره پاره روی آب / نعشهای مانده زیر آفتاب

دست و پای مانده در نیزارها / های و هوی توپ و آتش پارها

یاد کن از یار مفقودالاثر / رادمردانی که رفتند بی خبر

ای شلمچه سجده گاه ساجدان / ای زیارتگاه سیل عاشقان

ذ ره ذره خاک پاکت کیمیاست / کیمیا در این توازن بی بهاست

هر شهیدی کو به خون غلطید و رفت / روی خاکت عطر یاس پاشید و رفت

بوی لیلی بوی شیرین می دهی / بوی پوتینهای خونین می دهی

ای شلمچه کو برادرهای ما / پاسداران آن دلاورهای ما

کو کبوترهای خونین بال ما / تا ببینند روزگار حال ما

ما که ماندیم از درون شرمنده ایم / تا ابد محکوم این پرونده ایم

کاش ما هم آسمانی می شدیم  / راهیان آن جهانی می شدیم

کاش ترکش قلب ما را می شکافت / کاش آتش جسم ما را می گداخت

مثل آنهایی که با ایثار جان / جان گرفتن را نمودند ارمغان

مثل آنهایی که با اهداء خون / خاک ایران را نمودند لاله گون

مثل آنهایی که روی خاک ریز / می خزیدند زیر آتش سینه خیز

مثل آنهایی که پاک و بی ریا / گریه می کردند چه شبها در خفا

مثل آنهایی که خاکستر شدند  / روی مین چون لاله ها پرپر شدند

کاش با آنان خدایی می شدیم / برنمی گشتیم فدایی می شدیم

آمدیم، ماندیم و طی شد سالها / روی هم انداختیم اموالها

عشق بازی را فراموش کرده ایم / حب دنیا را در آغوش کرده ایم

از صفای جبهه و دوران جنگ / مانده تنها یک نشانی روی سنگ

آن نشان هم حاصل خون شماست / راه آزادی مدیون شماست

ای شهید یادت بماند ماندگار / تا قیامت نام نیکت برقرار

«سید مسعود سیدی»


  • آزاده بوشهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی