فتح دهلاویه
خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت اول)
علیرضا آموزش قرآن را در خط مقدم جبهه شروع و رایج کرد و با خرید دفتر، خودکار، کتاب آموزشی و تخته سیاه، آموزش قرآن را برای برادران رزمنده بنا نهاد...
ایشان در همین رابطه به رزمندگان تأکید می کرد: «ان شاءالله همه ما قرآن را یاد بگیریم تا وقتی که شهید شدیم در محضر شهدا شرمنده نشویم».
علیرضا قبل از انجام هر عملیاتی، به تلاوت قرآن می پرداخت و ترجمه آیات را هم برای همرزمان بیان می نمود. یادم می آید برای عملیات دهلاویه سال 1360 آماده می شدیم. پس از طرح نقشه ی عملیات توسط شهید رستمی (معاون شهید چمران) و همچنین صحبت های علیرضا، مقرر شد به هر نفر فقط ۱۸ عدد فشنگ سهمیه، تحویل گردد و بقیه را از دشمن به غنیمت بگیریم. باید این را هم اضافه کنم که نفرات ما فقط ۳۳ نفر بودند که به طرف روستای «سید خلف» و از آنجا به رودخانه ای که پل آن را ستاد جنگهای نامنظم با تعدادی بشکه درست کرده بود که بتوانیم در آن مسیر بهتر و راحت تر عبور کنیم، حرکت کردیم.
هنگامی که از رودخانه عبور کردیم، وقت نماز صبح رسیده بود. ابتدا نماز را اقامه کردیم، سپس علیرضا به تلاوت قرآن و ترجمه آیات الهی پرداخت و از خدا تقاضای پیروزی رزمندگان اسلام را نمود و آن گاه صحبت هایش را این طور ادامه داد: «برادران عزیز، از شما می خواهم که همیشه همین طور باشید و این روحیه را حفظ کنید».
آن گاه عملیات با توکل به خدا از محور رودخانه ی سابله آغاز شد. با کشته و اسیر شدن تعدادی از عراقی ها، بقیه ی آنها پا به فرار گذاشتند. با گذشت یک ساعت از آغاز عملیات و چند روز بعد از شهادت دکتر چمران، دهلاویه فتح شد.
تمام خانه ها تا سقف انباشته از مهمات بود که بلافاصله تمامی آن مهمات به عقب منتقل شد. خودروها و دیگر ادوات جنگی، آمبولانس دو طبقه صفر کیلومتر به تصرف لشکریان آقا صاحب الزمان (عج) درآمد. (ادامه دارد)
«یکی از همرزمان سردار شهید علیرضا ماهینی»