نامش «سوزان اوبری» است
در آمریکا از یک پدر و مادر کاتولیک متولد می شود. سوزان به عنوان یک مسیحی مطالعات مذهبی بسیاری داشته تا اینکه برادرش مسلمان می شود. او نیز سؤالاتی در مورد دین اسلام از ایشان می پرسد. آقای اوبری آیاتی در مورد حضرت مسیح (علیه السلام)، حضرت مریم (سلام الله علیها) و حجاب برای خواهرش می خواند که نهایتا به مسلمان شدن ایشان ختم می گردد....
خانم اوبری، چرا آیات پیرامون حضرت مسیح (علیه السلام) و حضرت مریم (سلام الله علیها) برایتان جالب بود؟
در آمریکا تبلیعات زیادی علیه مسلمانان می شود. آنها می گویند که مسلمانان به مسیح و مادرش توهین می کنند. زمانی که این آیات برایم خوانده شد فهمیدم که همه آن تبلیغات دروغ بوده. بعدها تحقیقاتم را بیشتر کردم تا بتوانم به خودم و دیگران پاسخگو باشم.
آیا پس از مسلمان شدن اسمتان را عوض کردید؟
بله، نام صدیقه را برای خودم انتخاب کردم
چرا نام خود را صدیقه گذاشته اید؟
صدیقه به معنی کسی است که حقیقت را می گوید. این یکی از القاب حضرت زهرا (سلام الله علیها) است. من نیز به خاطر ارادتم به حضرت زهرا (سلام الله علیها) این نام را برای خودم انتخاب کردم. البته امیدوارم بتوانم این صفت را در خودم داشته باشم.
قبل از مسلمان شدن اسم حضرت زهرا (سلام الله علیها) را شنیده بودید؟
بله شنیده بودم. عده ای می گفتند ایشان دختر پیغمبر است، عده ای دیگر نیز می گفتند همسر پیغمبر است.
حضرت زهرا (سلام الله علیها) در جامعه آمریکا چه جایگاهی دارند؟
جایگاه ایشان در بین مسلمانان خیلی بالا و مورد احترام هستند اما در بین غیر مسلمانان زیاد شناخته شده نیستند.
نظر شما راجع به حضرت چه بود؟
قبل از اسلام خیلی اعتقادی نداشتم، اما الان ایشان را به عنوان یک الگو برای خودم می دانم. الگویی برای تمام خانم ها و حتی برای کل انسان ها. حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بچگی مادر خود را از دست می دهند اما مانند یک مادر کار می کنند تا اینکه لقب ام ابیها را می گیرند. ایشان خیلی به پدرشان کمک می کردند. به همسرشان نیز یاری می رساندند، حتی بعد از وفات رسول الله (صلی الله علیه و آله) که حق حضرت علی (علیه اسلام) غصب شد. چندین بار سخنرانی کردند تا حق ایشان را پس بگیرند. حتی با تن خودشان از حضرت دفاع کردند.
ایشان خیلی پاک بودند و همیشه سعی می کردند در خدمت خداوند باشند و به مردم فقیر کمک کنند. همچنین ایشان با کمک حضرت علی (علیه السلام) یک کتابی نوشتند که من خیلی دوست دارم آن کتاب را بخوانم.
حجاب و چادر پوشیدن برایتان سحت نبود؟
یادم هست اولین بار که حجاب را استفاده کردم بعد از رحلت حضرت امام (ره) بود. وقتی که چادر پوشیدم مردم به من نگاه می کردند. الان هم همین گونه است ولی برایم اصلا مهم نیست چون احساس می کنم تحت مراقبت قرار گرفتم و یک سپر همایتی دور خودم کشیدم و آنجا هست که احساس می کنم که حضرت زهرا (سلام الله علیها) با من است.
کدام قسمت زندگی بی بی برای شما ماندگار شده است؟
چیزی که توی ذهنم خیلی تکرار می کنم داستان ازدواج ایشان با حضرت علی (علیه السلام) است. امیرالمؤمنین تلاش می کردند تا لباس عروسی برای حضرت زهرا (سلام الله علیها) بخرند. وقتی که زنان داشتند حضرت زهرا (سلام الله علیها) را به خانه حضرت علی (علیه السلام) بدرقه می کردند، یک خانم فقیر به ایشان مراجعه کرد. شاید به ایشان گفته بود که می بینم خوشحالی و من را فراموش کردی اما هر چه هست آن حضرت پیراهن شب عروسی خود را در می آورند و به آن زن فقیر هدیه می کنند. من هر وقت به این داستان فکر می کنم گریه ام می گیرد.
ظاهرا شما خیلی حضرت زهرا (سلام الله علیها) را دوست دارید؟
بله من خیلی ایشان را دوست دارم. اما مهمتر این است که ایشان نیز من را دوست داشته باشند. خیلی وقت ها می شود که من با ایشان درد دل می کنم. البته من به همه چهارده معصوم این کار را می کنم و به همین خاطر هست که توانستم کشور غریب را تحمل کنم.
در حال حاضر مشغول به چه کاری هستید؟
زبان انگلیسی به روش اسلامی تدریس می‌کنم. من تلاش می‌کنم با در نظر گرفتن ارزش‌های اسلامی، درسم را با صلوات آغاز کنم و با صلوات نیز به پایان برسانم. در خلال درس هم از ارزش‌های اسلامی می‌گویم. به نظرم این یک خلأ در جهان اسلام است که به جای آموزش زبان با توجه به ارزش‌های اسلامی، می‌آییم اندیشه‌های غربی را مد نظر می‌گیریم و آموزش می‌دهیم.
«با مومنان»
برای مطالعه داستان «رهیافتگان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
