اسلام ما، طریقت ما، راه و دین ما / کَشتیّ
نوح ما ، همه حبل المتین ما
اسلام ما، تشیع ما، جان ما، سلام / خون
لاله ها فدای تو، ایران ما، سلام
این راه و رسم سَر بنهادن، حسینی است / کُلاً
طریقت همه ی ما خمینی است
این انقلاب صادره، اسلام سرمدیست / حکم
خمینی است، ز احکام سرمدیست
درسِ جهاد نقطه ی عطفِ کتاب ماست / خونِ
شهید، ضامن این انقلاب ماست
ماندن به ایستادن و در راه و در خطر / یوسف
شدن به قیمت یک چاه و در خطر
ما سُفره هایمان پُرِ از نانِ غیرت است / برکت
فزونِ سفره ی ما از بصیرت است
سیلی گرفته از شبِ زجریم تا ابد / فرزندِ
فجر و عاشقِ فجریم تا ابد
ای دشمنم ؛ بمیر تو در نیّت خودت / باید
بمیری از عصبانیت خودت
ما آمدیم تا که جهان بی غرض کنیم / باید
معادلات جهان را عوض کنیم
ما سی و پنج سال پُر از استقامتیم / تا لحظه
ی ظهور همه راست قامتیم
مانند نامه، شعر، ببین سرگشاده است / این
پاشنه به روی دَرَش ایستاده است
این در نظام و پاشنه اش خونِ هر شهید / آرامش
من و تو که مدیونِ هر شهید
باید بصیر بود در این نام و ننگها / باید
که گولمان نزند نقش و رنگها
باید بصیر بود و به دشمن امان نداد / در صحنه
بود و لحظه ای اصلاً امان نداد
باید بصیر بود و چنان هوشیار بود / فتنه
شناس و فتنه کُشِ روزگار بود
باید که یافت صاحب و ضامن در این مسیر / باید
شناخت غافل و خائن در این مسیر
گاهی مسیر حادثه پُر دود می شود / گاهی
تمام رود گِل آلود می شود
باید در این مسیر بمانی برادرم / فرقِ
سراب و آب بدانی برادرم
هر شاپرک به سوی خدا می بَرَد تو را / این
جاده سمتِ کرب و بلا می برد تو را
این انقلاب مفت به دستت نیامده است / با است
و بود و گفت ؛ به دستت نیامده است
خونها به پایِ سروِ عزیزِ نظام ریخت / اکنون
حلال رشد نمود و حرام ریخت
تقویم را به یادِ شهادت رقم خوریم / بر قطره
قطره خون شهیدان قسم خوریم
باید به عهدِ آینه ای در شتاب بود / باید
کنارِ خامنه ای هم رکاب بود
خامنه ای؛ خمینی و آئینه ی هم اَند / پرچم
به دستِ حضرت عباسِ عالمند
باید فشُرد این همه دستانِ گرم را / همرزم
بود حادثه ی جنگِ نرم را
باید بساطِ کفر، بچینیم از جهان / باید
که طرحِ تازه ببینیم از جهان
یا صاحب الزمان تو خودت دستِ ما بگیر / تا در
مسیر و راه نگردیم ما اسیر
سِلمٌ لِمَن سالَمَکُم ؛ پای جاده ایم / حربٌ لِمَن حارَبَکُم ؛ ایستاده ایم
«میثم رنجبر»