اصابت ترکش خمپاره
خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت هفتم)
در منطقه طراح بودیم، در هیجدهم تیرماه سال 1360 حدود ساعت ۱۱ یا ۱۲ ظهر بود که قرار شد تا به همراه علیرضا برای شناسایی وضعیت و خاکریز دشمن راهی شویم...
آنجا از نظر سوق الجیشی برای ما دارای اهمیت فراوان بود و باید عملیات موفقیت آمیز صورت می گرفت و به همین دلیل می بایست شناسایی خیلی دقیق انجام می شد.
در همان ابتدای راه، خمپاره ای به نزدیکی ما به زمین خورد و ترکش آن به صورت علیرضا برخورد کرد و باعث مجروحیت ایشان شد. علیرضا فوراً به طرف سنگر بهداری رفت و سر خود را باند پیچی نمود و مجدداً برای شناسایی آماده رفتن شد.
من به ایشان گفتم: «با توجه به وضعیت و حالتان صلاح نیست حرکت کنید». ولی او نپذیرفت و گفت: «ما باید کار خود را تمام کنیم و شناسایی به نحو احسن انجام شود، چون عملیاتی در پیش داریم که به اطلاعاتی دقیقی نیاز دارد». پس از این گفتگو به شناسایی رفتیم، کارمان را انجام دادیم و سالم برگشتیم.
«یکی از همرزمان سردار شهید علیرضا ماهینی»
برای مطالعه «خاطرات شهید ماهینی» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۷/۰۳