شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

انسانهای عجیب

چهارشنبه, ۸ شهریور ۱۳۹۶، ۰۴:۰۶ ق.ظ


خاطرات دفاع مقدس

راه افتادیم طرف خاک ریزهایشان برای پاکسازی، اسرائیلی ها این خاکریزها را برایشان طراحی کرده بودند. ایستاده بودیم کنار کانال، بچه ها می خواستند توی میدان مین معبر بزنند. یک گلوله ی توپ خورد جلوی گردان، حسین مجروح شد فرستادیمش عقب.

از کانال رد شده بودیم، دیدم با همان وضع پا به پای بچه ها می آید. بهش دستور دادم برگردد، برگشت.

مانده بودیم توی خاکریز عراقی ها، طوفان شدیدی بود، حتی چشم هایمان را هم نمی توانستیم باز کنیم. باز سروکلش پیدا شد، از بیمارستان در رفته بود. کمک کرد بچه ها را جمع کردیم و راه را پیدا کرد. دستهامان را دادیم به هم و برگشتیم.

رفتیم بهداری بخیه های دستش باز شده بود، زخم عفونت کرده بود، رویش پر از خون بود. اشک توی چشمهای دکتر جمع شده بود، پیشانی اش را بوسید و گفت: «شما چه انسانهای عجیبی هستین».

«کتاب کاش ما هم»

 

برای مطالعه «خاطرات دفاع مقدس» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
  • آزاده بوشهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی