بیسیم چی روسی
خاطره ای از شهید عبدالعلی میرسنجری
چند شبی با همدیگر برای آموزش بیسیم به کلاس آموزشی رفتیم. یک شب او مرکز شد و ما هر فرکانسی می گرفتیم، چون دشمن در نزدیکی ما قرار داشت، روی فرکانس آنها می افتاد. عبدالعلی با استفاده از کد دستور داد که به سنگرها بر گردید...
وقتی به سنگر برگشتیم، بچه ها اعتراض کردند که ما هنوز کاری انجام نداده بودیم، چرا دستور برگشت دادید؟ شهید میرسنجری گفت: «ما با هر فرکانسی تماس می گرفتیم، به عراق برخورد می کردیم. بیسیم چی آنها نیز روسی حرف می زد. اگر بیشتر پافشاری می کردیم و می ماندیم، آنها آگاه می شدند که در این منطقه نیروی ایرانی در حال آموزش است و ممکن است با خود بگویند شاید اینجا حمله یا عملیاتی در پیش باشد. اینجا پشت خط و اردوگاه است و موقعیت نیروها فوری برای دشمن مشخص می شود. ممکن بود رد کد را بگیرند و با استفاده از آن، همین نقطه و نیروهای پشتیبانی را بزنند. بنابراین من تصمیم گرفتم از خیر آموزش بگذریم».
درست می گفت، زیرا بزودی متوجه می شدند که ما نیروهای آموزشی هستیم و آموزش هم به همراه نیروهای پشتیبانی صورت می گیرد.
راوی: «همرزم شهید عبدالعلی میرسنجری»
برای مطالعه «خاطرات همرزمان شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۶/۱۱