اصابت گلوله به چرخهای اصلی هواپیما

خاطرات خلبانان دفاع مقدس
ماه اول جنگ بود، به عنوان شماره دو در معیت سروان اصغر میلانی از پایگاه هوایی دزفول به پرواز درآمدیم. تاکتیک انتخاب شده بمباران با شیرجهی 45 درجه بود....
هر یک چهار تیر بمب ام.کا 82 معمولی داشتیم. هدف تجمع نیروهای دشمن در فکه بود. وقتی به منطقهی هدف رسیدیم، به دستور لیدر، سوییچ بمبها را انتخاب کرده و سمت و سرعت تعیین شده را گرفتیم.
بالای سر نیروها اوج گرفته در ارتفاع تعیین شده گردش کرده و به سوی هدف شیرجه رفتیم، اول لیدر و بعد من. بمبها را به موقع رها کرده و صدمه جدی به نیروها و تجهیزات آنها وارد آوردیم.
در همین حین، پدافند دشمن از همه طرف به سمت ما شلیک میکرد. در حال گردش بودیم که چند گلوله به محل چرخهای اصلی هواپیمایی میلانی اصابت کرد. خوشبختانه با مهارت و خونسردی او توانستیم به دزفول برگردیم. اما چون بعد از انجام آزمایشهای مربوطه مشخص شد هواپیما قابلیت نشستن ندارد، او تصمیم گرفت آن را ترک کند.
با هم به میدان تیراندازی هوا به زمین پایگاه رفتیم. من در کنار او با فاصله ایمن پرواز میکردم و تمام وقت به هواپیمای او خیره شده بودم. دیدن صحنهی ایجکت یا ترک هواپیما با صندلی پران خیلی جالب است، اما از دست دادن یک هواپیما که در آن زمان ارزش بیبدیلی داشت، ناراحت کنندهتر بود.
لحظاتی نگذشت که میلانی با صندلی مانند گلوله توپ از کابین هواپیما به بیرون پرتاب شد و با چتر نجات به سلامت پایین آمد. با خوشحالی از این که او سلامت است به پایگاه برگشته و نشستم.
راوی: «محمد جعفر حاج هادی»
برای مطالعه «خاطرات خلبانان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۶/۲۲