شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۵ مطلب در مهر ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۳
مهر

بر شرف و عزت انسان قسم / بر هدف ملت ایران قسم

بر دل و روح و نظر و جان قسم / بر جلوات رخ جانان قسم

بر قلم پیر جماران قسم / بر علم نهضت قرآن قسم

بر قدح روضه ی رضوان قسم / بر جگر اصغر عطشان قسم

بر تن خونین شهیدان قسم / بر غم دل های پریشان قسم

جان به کفان، پرچم پاینده اند / یعنی شهیدان همگی زنده اند

بر کرم رب توانا قسم / بر دم جانبخش مسیحا قسم

بر حرم کرب و معلا قسم / بر شجر مکتب طاها قسم

بر شفق گنبد مینا قسم / بر طبق بستر دریا قسم

بر عرق چهره ی سقا قسم / بر محن زینب کبری قسم

بر دل صد پاره ی زهرا قسم / بر سر بشکسته ی مولا قسم

دلشدگان گوهر ارزنده اند / یعنی شهیدان همگی زنده اند

«فرهنگ خدایی»

 

برای مطالعه «اشعار شهادت» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری
۱۳
مهر

از عوامل مهم بدحجابی در جامعه، گرایش به تجملات و تنوع کاذب در لباس و پوشش و مدگرایی است...

  • آزاده بوشهری
۱۲
مهر

شهید علیرضا ماهینی


خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت شانزدهم)

در تمام مدتی که در منطقه بودیم، هیچ گاه پیش نیامد که علیرضا بدون هماهنگی فرمانده، به زادگاه خود مراجعه کند...

  • آزاده بوشهری
۱۲
مهر

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

قرار بود یک پمپ بنزین بزرگ را که در پشت جبهه به تانک های عراقی سوخت می داد، بمباران کنیم. این هدف مهم نزدیک یا چسبیده به شهر العماره بود....

  • آزاده بوشهری
۱۲
مهر

می روم امّا بدان جانم کنارت مانده است  

تا قیامت یا اخا، دل بیقرارت مانده است

گرچه این گلبرگ ها را می برند از گلشنت

غم مخور یک باغ پرپر در کنارت مانده است

می روم با ساربان همراه خسته کاروان

دست یاران بسته امّا اقتدارت مانده است

بر گلویت جای بوسه، کار خود را کرده است

لااقل بر حنجرت جای زیارت مانده است

جسم خورشیدیت ای سالار زینب شد کبود

بس که این عریان بدن زیر حرارت مانده است

کوفه در راه است و ما آماده ی آوارگی

روز روشن رفته امّا شام تارت مانده است

هر یکی از دختران با دیگری نجوا کند

روی گوشت جای زخم گوشوارت مانده است

وقت توزیع غنائم هستی ام تقسیم شد

در حرم امّا صدای شیرخوارت مانده است

بردن نام شریفت جرم زینب شد ولی

با دعای خواهر شب زنده دارت مانده است

نعش های پاره و عریان و بی سر جای خود

بر غم ما خنده های نیزه دارت مانده است

خطبه هایت گرچه این جا سنگباران شد ولی

ترجمان خطبه های آشکارت مانده است

ای تنت با خاک یکسان از هجوم اسب ها

هر طرف عضوی ز نعش خاکسارت مانده است

ای تمام آرزوی انبیا و اولیاء

رفتی و عالم هماره داغدارت مانده است

مانده بر لب نغمه ی یا لیتنا کنّا معک

عقده بر دل ها از این ترک مزارت مانده است

«محمود ژولیده»

  • آزاده بوشهری
۱۲
مهر

«مایا والاس» در خانواده ای غیر مذهبی پرورش یافته و در دوران دبیرستان کمی درباره ادیان مختلف مطالعه کرده بود به جز اسلام، چرا که هیچ معلمی نبود که تحصیلات اسلامی داشته باشد...

  • آزاده بوشهری
۱۱
مهر

  • آزاده بوشهری
۱۱
مهر

سردار شهید علیرضا ماهینی


خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت پانزدهم)

عراقی ها به شدت غافلگیر شدند به طوری که فرصت پیدا نکردند حتی یک گلوله به طرف ما شلیک کنند...

  • آزاده بوشهری
۱۱
مهر

خاطرات پزشکان دوران دفاع مقدس

دو اطاق عمل فعال داشتیم که در هر اطاق چهار تخت تعبیه شده بود. به مجرد خالی شدن یکی از تختها، دکتر چمران به اطاق عمل منتقل شد و دکتر دوائی، عمل ایشان را به عهده گرفت...

  • آزاده بوشهری
۱۱
مهر

می برید اما بروی ناقه عریان چرا  

می دهید این گونه بر آزار ما فرمان چرا

ما ز یثرب آمدیم، آنجاست منزلگاه ما  

می برید اینک به شام و کوفه ویران چرا

تازیانه بر تن گلهای زهرا می زنید  

می کنید آخر چنین دلجوئی از مهمان چرا

لحظه ای آهسته تر، تا خویش را سامان دهیدم  

می برید اینگونه ما را بی سر و سامان چرا

گر مسلمانید، ای غارتگران باغ دین

بر فراز نی زدید آیینه قرآن چرا

بال و پر بستید از مرغان گلزار نبی

نیلگون گردید از سیلی رخ طفلان چرا

گاه می خندید و گه بر حال ما گریان شوید

مانده اید از کوفیان در کار خود حیران چرا

گر که می دانید ما زُرّیه ی پیغمبریم

بردن این خاندان در گوشه زندان چرا

«یاسر»

  • آزاده بوشهری