«جاسمین اوزرن» بانوی آلمانی که برای حضور در مراسم پرشور عزای حسینی همراه خانواده به مشهد مقدس سفر کرده است، با حضور در دفتر مدیریت زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی، به دین اسلام مشرف و مذهب تشیع را برگزید....
«جاسمین اوزرن» بانوی آلمانی که برای حضور در مراسم پرشور عزای حسینی همراه خانواده به مشهد مقدس سفر کرده است، با حضور در دفتر مدیریت زائران غیر ایرانی آستان قدس رضوی، به دین اسلام مشرف و مذهب تشیع را برگزید....
خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت چهاردهم)
علیرضا با حالت خاصی نیم خیز شد و گفت: «بچه ها آماده اید جلو برویم؟». با اعلام آمادگی نیروها، خط ها پشت سر علیرضا حرکت کردند....
هر روز راس ساعت معین می رفتیم دیدگاه تا هر چه را که می دیدیم ثبت کرده و آنها را با روزهای قبل مقایسه کنیم...
من کرببلا را چو خزان دیدم و رفتم / چون مرغ شب از داغ تو نالیدم و رفتم
در کرببلا زینت آغوش نبی را / آوردم و غلطیده بخون دیدم و رفتم
ممکن چو نشد حنجر پاک تو ببوسم / آن حنجر پر خون تو بوسیدم و رفتم
ای باغ که داری تو بسی گل بگلستان / این خرمن گل را بتو بخشیدم و رفتم
یاد آمدم آن روز که گفتی جگرم سوخت / چشم از تن صد چاک تو پوشیدم و رفتم
چون همره ما هست سر غرقه بخونت / من یاد لب تشنه تو بودم و رفتم
بگسست اگر دشمن دون ریشه دین را / با موی پریشان همه سنجیدم و رفتم
بس کن تو دگر کاه ربائی سخن خود / من یک گلی از گلشن دین چیدم و رفتم
«شاعر ناشناس»آیا حضرت زینب (سلام الله علیها) و اسرای کربلا بعد از واقعه عاشورا به کربلا بازگشتند؟ اگر بازگشتند چند مرتبه بوده و در چه تاریخی؟...
خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت سیزدهم)
نیروها در آبراهی به ارتفاع 40 سانتی متر نشسته بودند. در کنار این آبراه درختچه هایی خشک و پراکنده وجود داشت. بعد از میدان مین این درختان و خاشاک به صورت فشرده وجود داشتند، طوری که اگر کسی از بین آنها عبور می کرد، ایجاد صدا می کردند...
شورش روز قیامت به جهان بر پا بود / آه از آن روز که در دشت بلا غوغا بود
خصم چون دایره گرد حرم و شاه شهید / در دلِ دایره چون نقطه ی پا بر جا بود
عرصه ی دشت چو دیبای مُنَقّش از خون / و آن همه صورت زیبا که در آن دیبا بود
جان به قربان ذبیحی که به قربانگه دوست / با لب تشنه روان می شد و خود دریا بود
تو مپندار که شاهنشه دین در گهِ رزم / در بیابان بلا بی مدد و تنها بود
انبیا و رُسُل و جن و ملایک هر یک / جان به کف در برِ شه منتظر ایما بود
پرده پوشان نهانخانه ملک و ملکوت / همه پروانه آن شمع جهان آرا بود
قتل عباس و علی اکبر و قاسم ز ازل / بر فرامین قضایای فلک طغرا بود
ورنه اندر نظر قهر شهنشاه جهان / عدم هر دو جهان بسته به حرف لا بود
علی اکبر به رخ چون گل و با قدِّ چو سرو / فرد و تنها به سوی رزمگه اعدا بود
گردِ شمع رخ اکبر به گهِ صبح وداع / لیلیِ سوخته پروانه ی بی پروا بود
در همه مُلک بلا نیست به جز ذکر حسین / قاف تا قاف جهان صوت همین عنقا بود
نیّر آن روز که طُغرای قضا می بستند / سرنوشت من از این نامه، همین طغرا بود
«نیّر تبریزی»
منظور از ارواح در زیارت عاشورا «اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَى الْاَرْواحِ الَّتى حَلَّتْ بِفِنائکَ» چه کسانی هستند؟ آیا منظور کسانی هستند که به زیارت امام میآیند؟ یا کسانی که در کربلا کنار قبر ایشان خاک شدهاند؟...