شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۱۸ مطلب در آبان ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۷
آبان

کلر ژوبرت

 

کلر ژوبرت در سال ۱۹۶۱ میلادی (۱۳۴۰ خورشیدی) در پاریس متولد شد. او در یک خانواده مسیحی بزرگ شد. در نوزده سالگی مسلمان شد و بعد با یک دانشجوی ایرانی ازدواج کرد. کلر ژوبرت لیسانس علوم تربیتی و فوق لیسانس ادبیات کودکان است و در حال حاضر در ایران زندگی می کند. او مهارت خاصی در توصیف حقایق زندگی به زبان کودکان دارد در کتابهایش دنیا را به خوبی ترسیم می کند و اتفاقات تلخ و شیرین زندگی را به زبان ساده برای کودکان بیان می کند. با نگاهی گذرا به آثارش به راحتی می توان به گرایش مذهبی وی پی برد...

  • آزاده بوشهری
۱۶
آبان

شهید مهدی پژنگ


برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری
۱۶
آبان

شهید مبارک جمالیحدوداً هفده هجده ساله بودم که با مبارک ازدواج کردم. او با اخلاق و ‏رفتاری که داشت در دل همه جا گرفته بود. یادم می آید که یک شب در خواب حضرت امام (ره) را دیدم که چهار متر پارچه به تعداد از خانواده های شهدا و یک پاکت سربسته به من اهدا کردند.

وقتی از خواب بیدار شدم، حدس زدم که همسرم در آینده شهید خواهد شد. این خواب را تقریباً یک هفته قبل از دومین مرحله اعزام شوهرم به جبهه دیدم. او دوازده روز بعد از دومین مرحله اعزام به جبهه، به شهادت رسید.

راوی: «همسر شهید مبارک جمالی»

  • آزاده بوشهری
۱۶
آبان

امام حسین (علیه السلام)

 

بنازم آنکه دایم گفتگوی کربلا دارد / دلی چون جابر اندر جستجوی کربلا دارد

دلش چون کربلا کوی حسین است و نمی داند / که همچون دور دستان آروزی کربلا دارد

به یاد کاروان اربعینی با گریه می گوید / به هر جا هست زینب رو به سوی کربلا دارد

اگر چه برده از این سر زمین آخر دلی پر خون / ولی دلبستگی از جان به کوی کربلا دارد

به یاد آن لب تشنه هنوز این عاشق خسته / به کف جامی لبالب از سبوی کربلا دارد

اگر دست قضا مانع شد از رفتن به پابوسش / همی بوسیم خاکی را که بوی کربلا دارد

«عبدالعلی نگارنده»

  • آزاده بوشهری
۱۶
آبان

حجاب

 

من ۱۸سالمه و خدارو شاکرم که افتخار پوشیدن چادر رو دارم. شروع پوشیدنش خیلی سـاده بود، خودم انتخابش کردم (دوران راهنمایی)، راستـش از یه خانوم خوشم میومد و اون چـادری بود به خاطر عـلاقم به اون اولین بار پوشیدم….

  • آزاده بوشهری
۱۵
آبان

شهید حمید پریش


برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری
۱۵
آبان

دفاع مقدس

 

خاطرات دفاع مقدس

با شنیدن خبر تجمع نیروهای ضد انقلاب در روستا، خود را به محل رساندیم. پس از محاصره منتظر شروع درگیری شدیم. با تدبیر حاج حسین توپ 75 را جهت انهدام محل تجمع دشمن آماده کردم. پس از دو بار شلیک خانه بر سر آنها خراب شد...

  • آزاده بوشهری
۱۵
آبان

حرم امام حسین (علیه السلام)

 

اربعین آمد و اشکم ز بصر می آید / گوئیا زینب محزون ز سفر می آید

باز در کرببلا، شیون و شینی برپاست / کز اسیران ره شام، خبر می آید

رود، رودی شنوم از طرف شام، مگر / ام لیلا به سر نعش پسر می آید

کاش می داد کسی بر علی اکبر پیغام / که ای جوان، مادر پیرت ز سفر می آید

و علی اصغر بی شیر بداند که رباب / با دل و سینه پر خون جگر می آید

ای صبا، گوی به عباس که از جا برخیز / ام کلثوم تو، خم گشته کمر می آید

صامتا از چه نگفتی به سر قبر حسین / عابدین، خون جگر و دیده تر می آید

«شاعر ناشناس»

  • آزاده بوشهری
۱۵
آبان

حجاب

 

نه اینکه از چادر بدم می آمد، نه، اصلاً، تا جایی که یادم می یاد هیچ وقت بی حجاب یا بدحجاب نبودم. به روسری ام از بچگی خیلی حساسیت داشتم اما چادر به نظرم دست و پاگیر می آمد می گفتم نمی تونم جمع و جورش کنم، روسری یا مقنعه رو می کشه عقب و بیشتر موهام می یاد بیرون. اصلاً مگه الان پوشش من چه عیبی داره و ...

  • آزاده بوشهری
۱۴
آبان

سردار شهید یوسف بردستانی

  • آزاده بوشهری