واژه «احتضار» از باب «افتعال» و از ریشه «حضر» به معنای حاضر شدن است. برخی گفتهاند به این دلیل که مرگ و فرشتگان قبض روح برای شخص حاضر میشوند، به این حالت، حالت احتضار میگویند...
واژه «احتضار» از باب «افتعال» و از ریشه «حضر» به معنای حاضر شدن است. برخی گفتهاند به این دلیل که مرگ و فرشتگان قبض روح برای شخص حاضر میشوند، به این حالت، حالت احتضار میگویند...
خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت بیست و هفتم)
در منطقه ای به نام «طراح» در اوایل تیر ماه 1360 مستقر شده بودیم. فاصله ما تا دشمن ۱۲۰۰ متر بود، قرار بود در آنجا عملیات کنیم. میدان مین چند سال قبل در مسیرمان قرار داشت که در اوایل جنگ در آن مین کار گذاشته بودند. برای انجام این عملیات، کارشناسان مختلفی آمدند و اکثر آنها در این که میدان را با اژدر بنگال (نوعی سلاح) باز کنند، متفق القول بودند، ولی علیرضا نظر دیگری داشت...
خاطرات خلبانان دفاع مقدس
ابتدای جنگ سیستمهای پدافندی دشمن در برابر حملات پی در پی برون مرزی ما موفقیت قابل توجهی نداشتند. بالاخره یک روز خبر رسید که از این پس سیستمهای مزبور توسط متخصصین روسی کنترل میشوند. از این رو توصیه شد بیشتر مواظب باشیم...
تا هفت سال پیش به شدت از چادر بدم می آمد. یعنی چی که یک پارچه سیاه رو می کشند سرشون؟ چه لزومی داره؟ چرا خودشونو با چادر انگشت نما می کنن؟ آخه چه قشنگی داره؟ این امل بازیها چیه؟...
در اواخر اردیبهشت ۱۳۹۰ پس از طی ۹ تا ۱۰ کیلومتر پیاده روی به دشمن رسیدیم. تعداد نفراتی که برای فتح تپه شیحیطیه در نظر گرفته بودند ۳۳ نفر بودند که از این نفرات ۵ الی 6 نفر از نیروهای تهرانی و قمی بودند و به دلیل فضایل اخلاقی علیرضا، حاضر نبودند از گروه بچه های بوشهر جدا شوند....
خاطرات پزشکان دفاع مقدس
جوانی از اهالی آبادان را آورده بودند، با زیرپوش سفید. اسمش دقیقاً یادم هست، حیدری بود و خمپاره خورده بود. کاملاً به هوش بود و پای راستش از زیر زانو قطع شده بود و با یک پوست به بدنش وصل بود...
بیایید یک لحظه عاشق شویم / جدا از تمام سلایق شویم
نه مال و نه شهوت، نه جاه و مقام / بیا فارغ از این علایق شویم
چو صیاد شیرازی و کاظمی / پرنده، پرستو، شقایق شویم
بیایید چون رهبر و مقتدا / دمی رهسپار مناطق شویم
به فکه درآییم و فتح المبین / کمی آشنا با حقایق شویم
بیاد شهیدان گردان عشق / به مقتل پُر از اشک و هِق هِق شویم
بیفتیم بر خاکشان لحظه ای / در آن لحظه مست دقایق شویم
بیا با دو دست علمدار عشق / هم آوا و همسو موافق شویم
وهب وار دل را به دریا زنیم / به امواج مستی چو قایق شویم
صحیفه، مهاجر، مخاطب، قلم / بیایید زین لحظه عاشق شویم
«شاعر ناشناس»
برای مطالعه «اشعار شهادت» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
در قیامت کبری که عالمی است پس از عالم برزخ، همه انسانها از اولین تا آخرین جمع شده و وارد مرحله جدیدی از زندگی و حیات می شوند و به پاداش و یا جزای اعمال و رفتار زندگی دنیایی خود می رسند....