شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
۲۴
مهر

لحظه احتضار

 

واژه «احتضار» از باب «افتعال» و از ریشه «حضر» به معنای حاضر شدن است. برخی گفته‌اند به این دلیل که مرگ و فرشتگان قبض روح برای شخص حاضر می‌شوند، به این حالت، حالت احتضار می‌گویند...

  • آزاده بوشهری
۲۳
مهر

شهید عوض ایروانچی


برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری
۲۳
مهر

شهید علیرضا ماهینی

خاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت بیست و هفتم)

در منطقه ای به نام «طراح» در اوایل تیر ماه 1360 مستقر شده بودیم. فاصله ما تا دشمن ۱۲۰۰ متر بود، قرار بود در آنجا عملیات کنیم. میدان مین چند سال قبل در مسیرمان قرار داشت که در اوایل جنگ در آن مین کار گذاشته بودند. برای انجام این عملیات، کارشناسان مختلفی آمدند و اکثر آنها در این که میدان را با اژدر بنگال (نوعی سلاح) باز کنند، متفق القول بودند، ولی علیرضا نظر دیگری داشت...

  • آزاده بوشهری
۲۳
مهر

هواپیمای جنگی ایران

 

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

ابتدای جنگ سیستم‌های پدافندی دشمن در برابر حملات پی در پی برون مرزی ما موفقیت قابل ‌توجهی نداشتند. بالاخره یک روز خبر رسید که از این پس سیستم‌های مزبور توسط متخصصین روسی کنترل می‌شوند. از این رو توصیه شد بیشتر مواظب باشیم...

  • آزاده بوشهری
۲۳
مهر

حرم امام رضا (علیه السلام)

 

تا هفت سال پیش به شدت از چادر بدم می آمد. یعنی چی که یک پارچه سیاه رو می کشند سرشون؟ چه لزومی داره؟ چرا خودشونو با چادر انگشت نما می کنن؟ آخه چه قشنگی داره؟ این امل بازیها چیه؟...

  • آزاده بوشهری
۲۲
مهر

شهید حسین اکباتانی


برای مطالعه «وصیت شهیدان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.


  • آزاده بوشهری
۲۲
مهر

شهید علیرضا ماهینیخاطرات سردار شهید علیرضا ماهینی (قسمت بیست و ششم)

در اواخر اردیبهشت ۱۳۹۰ پس از طی ۹ تا ۱۰ کیلومتر پیاده روی به دشمن رسیدیم. تعداد نفراتی که برای فتح تپه شیحیطیه در نظر گرفته بودند ۳۳ نفر بودند که از این نفرات ۵ الی 6 نفر از نیروهای تهرانی و قمی بودند و به دلیل فضایل اخلاقی علیرضا، حاضر نبودند از گروه بچه های بوشهر جدا شوند....

  • آزاده بوشهری
۲۲
مهر

مجروح جنگی

 

خاطرات پزشکان دفاع مقدس

جوانی از اهالی آبادان را آورده بودند، با زیرپوش سفید. اسمش دقیقاً یادم هست، حیدری بود و خمپاره خورده بود. کاملاً به هوش بود و پای راستش از زیر زانو قطع شده بود و با یک پوست به بدنش وصل بود...

  • آزاده بوشهری
۲۲
مهر

راهیان نور

 

بیایید یک لحظه عاشق شویم / جدا از تمام سلایق شویم

نه مال و نه شهوت، نه جاه و مقام / بیا فارغ از این علایق شویم

چو صیاد شیرازی و کاظمی / پرنده، پرستو، شقایق شویم

بیایید چون رهبر و مقتدا / دمی رهسپار مناطق شویم

به فکه درآییم و فتح المبین / کمی آشنا با حقایق شویم

بیاد شهیدان گردان عشق / به مقتل پُر از اشک و هِق هِق شویم

بیفتیم بر خاکشان لحظه ای / در آن لحظه مست دقایق شویم

بیا با دو دست علمدار عشق / هم آوا و همسو موافق شویم

وهب وار دل را به دریا زنیم / به امواج مستی چو قایق شویم

صحیفه، مهاجر، مخاطب، قلم / بیایید زین لحظه عاشق شویم

«شاعر ناشناس»

 

برای مطالعه «اشعار شهادت» لطفاً اینجا را کلیک کنید.

  • آزاده بوشهری
۲۲
مهر

بهشت و جهنم

 

در قیامت کبری که عالمی است پس از عالم برزخ، همه انسانها از اولین تا آخرین جمع شده و وارد مرحله جدیدی از زندگی و حیات می شوند و به پاداش و یا جزای اعمال و رفتار زندگی دنیایی خود می رسند....

  • آزاده بوشهری