شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
۱۵
شهریور


شهید ناصر میرسنجری


یادم می آید که در خرداد ماه سال 1360 تیری به دست راستش اصابت کرد و دستش شکست و حدود 3 ماه تحت مداوا بود. پس از طی شدن این دوران درمان، دوباره سریع به جبهه برگشت و دو ماه در منطقه عملیاتی بود که به فیض شهادت نائل شد.

ناصر در این مدت در جبهه های دشت آزادگان و اهواز و مناطق عملیاتی حضور داشت. د‏ر جاده تدارکاتی خرمشهر، ناصر و همرزمانش مأموریت داشتند که در حمله به تپه های الله اکبر، تکی به جبهه فرضیه بزنند.

ناصر دیده بان گروه ‏بود ‏و د‏ر جلو بقیه قرار داشت. فرمان پیشروی یا عقب نشینی نیز با خود او بود. با توجه به شایستگی های فراوانی که در وجود ‏او بود، شهید علیرضا ماهینی اختیار تام را در آن گروه به ناصر داده بود. ایشان با توجه به شجاعت و دلاوری که داشت، همراه با نیروهایش تا نزدیکی های دشمن پیش رفته بود. ‏

راوی: «همرزم شهید ناصر میرسنجری»

 

برای مطالعه «خاطرات همرزمان شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری
۱۵
شهریور


خاطرات دفاع مقدس

در عملیات کربلای 5 به همراه چند نفر از برادران رزمنده تصمیم گرفتیم در نخلستان دوعیجی یک آتشبار راه بیندازیم. فاصله ما با دشمن در منطقه مورد نظر فقط 300 متر بود.

قبل از رفتن آقایاری از من خواست تا همراه من باشد. آن روز پس از نصب آتشبار با آقایاری به سنگر رفتیم که ناگهان یک گلوله 107 میلی متری به سقف سنگر اصابت نمود و بر اثر افتادن الوار سنگین سقف بر روی آقایاری او به آسمان پیوست.

من به سختی مجروح شده بودم، اما در آن شرایط دیدن چهره بی جان یاری در مقابلم تمام توان مرا کاسته بود.

«کتاب سفر عشق»

 

برای مطالعه «خاطرات دفاع مقدس» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
  • آزاده بوشهری
۱۵
شهریور


پیمبر کز خلایق برترین  بود / بدانستی که حج  آخرین بود

چو در خاک غدیر خم رسیدند /  بکردند صبر تا مردم رسیدند

تمام حاجیان را جمع کردند /  سخن های فصیحش سمع کردند

سپس دست علی بالای سر کرد / وصیت کرد و گفتارش اثر کرد

که هر کس را که  من مولای اویم / ز بعد خود علی مولاش گویم

که هر کس دست من بالای او هست / ز بعد من علی مولای او هست

وصی باشد برایم هم برادر / ولی بهر شما مولا و رهبر

ز گفتار نبی طاعت نمودند / تمام حاضران بیعت نمـودند

چو  پیغمبر برفت از دار دنیا /  دل مولا شکست از کار دنیا

ولی انداخت رسم بی وفایی / میان امت و مولا جدایی

ضمان و بیعت خود را شکستند / ز قدرت دست او کامل ببستند

خلافت را ز دست او  ستاندند / شتر در خانه ای  دیگر نشاندند

ز دست او حکومت را گرفتند / همه زین ماجرا اندر شگفتند

علی کز علم و حکمت هیبتی داشت / خلافت کی به نزدش قیمتی داشت

خلافت را به  نزدش قیمتی نیست / به قدر لنگه کفش کهنه ای نیست

تمام همّ و غمّش بهر دین  بود / که  دستورات قرآن کی چنین بود

سکوتش بهر حفظ دین اسلام / که تا شاید بماند شیعه را نام

چنانکه خاری اندر چشم او بود / و یا یک استخوانش در گلو بود

سکوت از شیرغران بس عجیب است / چرا، چون بین یارانش غریب است

بگفتا صبر کردم بهر دینم  / که  پیغمبر بفرمودی چنینم

«شاعر ناشناس»


  • آزاده بوشهری
۱۵
شهریور


در مورد تاریخ غدیر، بیشتر منابع روایی این رویداد بزرگ را در هیجدهم ذیحجه سال دهم هجرت دانسته‌اند و بسیارى از منابع شیعی و اهل ‏سنت، وقوف پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) را در عرفه سال دهم، روز جمعه گزارش کرده‌اند و بر این اساس، روز غدیر که نُه روز پس از عرفه و هجدهم ذیحجه است، یکشنبه خواهد بود. در میان مورّخان، ابن ‌کثیر به این نکته اشاره کرده است....

  • آزاده بوشهری
۱۴
شهریور


شهید عبدالرضا محمدی باغملایی

  • آزاده بوشهری
۱۴
شهریور


شهید ناصر میرسنجری


تنها آرزوی او شهادت بود و همیشه تکیه کلامش این بود که روزی به شهادت خواهد رسید. ‏روزی با هم نشسته بودیم، گفت: «ای خدا، تمام دوستان و رفیقانم که از ابتدا با هم راهی جبهه شده ایم، بعضی ها به شهادت رسیده اند، ولی من از قافله شهدا بازمانده ام. مگر من مرتکب چه گناهی شده ام که به آرزویم نمی رسم»...

  • آزاده بوشهری
۱۴
شهریور


خاطرات خلبانان دفاع مقدس

اواسط تیرماه 1360 به پایگاه تبریز ابلاغ شد ماموریتی برای انهدام نیروگاه برق سد دوکان عراق انجام شود. قرعه به نام سروان نصرالله عرفانی و من افتاد....

  • آزاده بوشهری
۱۴
شهریور


سال ده در هیجده ذی الحجه بود / کاروان حج ز حج برگشته بود

در غدیر خم چون آمد نبی / امر رب آمد به تعیین ولی

جبرئیل آن پیک رب العالمین / پر کشان از عرش آمد بر زمین

گفت خدا فرموده بلغ یا رسول / ورنه رسالت نمی باشد قبول

کرد اجرایش نبی امر خدا / گفت جمع گردند حجاج خدا

جمع گشتند از یمین و از یسار / جمع آنها شد بیش از صد هزار

برکه شد دریای مواج بشر / هر کسی می گفت چه باشد این خبر

از جهاز اشتران شد منبری / پا نهاد بر آن مقام رهبری

بر فراز منبرش چون جا گرفت / دست دامادش علی بالا گرفت

گفت هر کسی را منم مولا و دوست / ابن عم من علی مولای اوست

پیروی از او فرض است بر شما / دشمنش هرگز نبخشاید خدا

دوست دارش ای خدا دوست علی / دشمنی کن دشمنانش را ولی

شد خدا راضی ز کردار رسول / دین اسلام گشت در نزدش قبول

مهر تایید خورد بر آیین ما / گشت دشمن نا امید از دین ما

دین حق گردید کامل با امام / کرد نعمت با ولایت او تمام

هیجده ذی الحجه روز عید شد / نزد شیعه بلکه خیرالعید شد

ای غدیر ای برکه خاک حجاز / رود اقیانوس دین شد از تو باز

نور حق گردید در تو منجلی / گشت کشتیبان دریایت علی

ای غدیر نام تو آوازه گرفت / با ولایت نام تو سازه گرفت

افتخار شیعه هستی ای غدیر / نام تو در قلب شیعه کرده گیر

شیعه اندر روز تو شد شادمان / سربلند با نام مولای جهان

شیعه باشد زنده با روز غدیر / ای علی جان دست عشاقت بگیر

ما غدیرییم تا روز ابد / یا علی گوییم و الله و احد

راجی امیدش به احسان علی است / داروی دردش ندای یا علی است

«محمد رجب زاده (راجی )»


  • آزاده بوشهری
۱۴
شهریور


روز غدیر در سال دهم هجرت اتفاق افتاده است، اما با توجه به این ‌که در سال تولد امام علی (علیه السلام) اختلاف نظر وجود دارد، تعیین سن آن حضرت در آن روز، بستگی به آن دارد که کدام نقل در ولادت ایشان تقویت شود.

نظریه مشهور مورخان در مورد ولادت امام علی (علیه السلام) این است که آن حضرت در سال سی‌ام عام الفیل یعنی ده سال قبل از بعثت پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله) متولد شدند. بنابراین، امام علی (علیه السلام) در زمان بعثت پیامبر (صلی الله علیه و آله) ده ساله بودند و با توجه به این‌ که پیامبر ۱۳ سال اوّل بعثت را در شهر مکه بودند و واقعه غدیر در سال دهم هجرت اتفاق افتاده است، بر این اساس امام علی (علیه السلام) در روز غدیر 33 سال داشتند.

نظریه دیگر این است که امام علی (علیه السلام) 12 سال قبل از بعثت متولد شدند، در این صورت سن امام (علیه السلام) در روز غدیر 35 سال بود.

«اسلام کوئست»
  • آزاده بوشهری
۱۳
شهریور


شهید ابراهیم ماهینی



برای مطالعه «وصیتنامه شهدا» لطفاً اینجا را کلیک کنید.



  • آزاده بوشهری