شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

۱۴۹ مطلب در مرداد ۱۳۹۶ ثبت شده است

۱۶
مرداد


خاطرات آزادگان دفاع مقدس:

یک روز سرهنگ فیصل دستور داد دو تن از اسرا را به ستون حیاط ببندند. بعد شلوار آنها را تا زانو بالا زدند و به پاهایشان گازوئیل ریختند و یک تکه کاغذ روزنامه لوله شده را با کبریت آتش زدند و آن را نزدیک پاهای آغشته به گازوئیل آنان نزدیک کردند.

آتش روزنامه پاهای آن دو اسیر مظلوم را شعله ور کرد. صدای ضجه آنها بلند شد. ما از پشت پنجره شاهد سوختن آنان بودیم. هر کس آن صحنه را می دید متاثر می شد و ناله می کرد و برای آنها اشک می ریخت.

سرهنگ فیصل و نگهبانان در گوشه ای ایستاده بودند و سوختن پاهای آن دو اسیر بی گناه را تماشا می کردند و لذت می بردند. پس از چند دقیقه آن دو را که بی هوش شده بودند از ستونها باز کردند و با آمبولانس به بیمارستان بردند. شدت جراحات طوری بود که تا مدت ها توان راه رفتن نداشتند.

علی بیات پس از این که از بیمارستان مرخص شد تا شش ماه بعد درد می کشید و گاهی بی هوش می شد و وقتی به هوش می آمد می پرسید: «تو بیهوشی آه و ناله کردم؟». گفته می شد: «نه»، و او می گفت: «می خوام حسرت ناله کردن رو به دل بعثیا بزارم».

«کتاب پاداش و کیفر»
  • آزاده بوشهری
۱۶
مرداد


ای خوشا آنکه بود مستِ مدامِ شهداء / دائماً باده زند از میِ جام شهداء

وقت آن آمده که در وسط شهر زنند / عاشقان میکده امروز بنام شهداء

پیر میخانه ی ما با نفس گرمش گفت / از زبان و نفسِ پیر و امام شهداء

شمع بزم بشریت شهدایند، بدان / روح ایثار بود مشی و مرام شهداء

جان فشاندند چو در راه خداوند، کنون / ناظر وجه خدایند تمام شهداء

آن شهیدی که به لب ذکر اناالحق دارد / روی سینه گُلِ آلاله و زنبق دارد

نسخه اینست که یاد شهدا بنماییم / یاد آن سفره نشینان خدا بنماییم

شهدا جان به فدای نفس حق کردند / وقت آنست که ما نیز فدا بنماییم

مرغ باغ ملکوتیم همه، چون شهدا / باید این مرغ در افلاک رها بنماییم

کربلا قبله ی مردان خدا بود، بیا / روی خود را به سوی کرببلا بنماییم

همچو آن منتقم خون حسین بن علی / گریه بر زینب او صبح و مسا بنماییم

زینب آنست که راهِ شهدا می پوید / هر کجا هست ز شاهِ شهدا می گوید

«امیر عظیمی»


  • آزاده بوشهری
۱۶
مرداد


قسمت سوم:

در دوره ساسانیان نیز حجاب و پوشش مشخصه مهم ایرانیان و به ویژه برای زنان پارسی به شمار می‌‌رفته است. به طوری که منابع تاریخی گزارش می‌دهند، در این دوره دین زرتشت، دین رسمی کشور اعلام شد، اوستا ترجمه و آتشکده‌های ویران بازسازی گردید و همچنان در این دوران احکام دینی زرتشتیان اعمال می‌شد، زنان دارای حجاب کامل بودند. حتی در این باره گفته شده که چون زرتشت در زمینه اصل حجاب و پوشش زنان در ایران کمبودی نمی‌دیده، با تأیید حدود و کیفیت حجاب رایج آن دوران، کوشیده تا با پندهای خود ریشه‌های درونی حجاب را تعمیق و مستحکم نماید.

همچنین درباره پوشاک زنان این دوره باید گفت چادر که از دوره‌های پیش مورد استفاده بانوان ایران بوده، در این دوره نیز به صورت مختلف کاربرد داشته است. این حجاب به حدی گسترده بوده که برخی معتقدند حجاب زنان در این دوره چنان اهمیتی داشته که حتی لباس هنرپیشگان زن، مانند لباس‌های بلند سایر بانوان، تا پشت پا کشیده بوده است.

در دوران ساسانی لباس بانوان ایرانی متشکل از پیراهن بلندِ پُرچین و گشاد بود که گاهی با بندی به عنوان کمربند بسته می‌شد. علاوه بر این پیراهن بلند، لباسی شبیه چادر که از دوره‌های پیشتر مورد استفاده بانوان ایرانی بوده، پوشش روی زنان ایرانی را تشکیل می‌داد که نمونه آن را در طاق بستان می‌توان دید.

این نوع پوشش و حجاب برای کل افراد جامعه حتی بانوان درباری تا پایان دوران ساسانی معمول بوده است. با بررسی نقوش سنگی و طرح‌هایی از چندین بشقاب باستانی کشف شده، مشخص می‌شود که بانوان ساسانی پیراهنی بلند با آستین یا بدون آستین، پرچین و گشاد می‌پوشیده‌اند و آن را با نواری در زیر سینه مانند زنان اشکانی جمع می‌کردند، از طرز قلم زنی و چین سازی پیراهن و دامن پیداست که در انتهای دامن بر پشت پا، پارچه‌ای اضافه و پرچین به آن دوخته‌اند. زنان ساسانی گاهی چادر گشاد و پرچین سر می‌کردند که تا ساق پا می‌رسیده است.

در کتاب پوشاک باستانی ایرانیان در ضمن بحث حجاب زنان زرتشتی آمده است، پوششی که بانوان زرتشتی از آن استفاده می‌کردند، شباهتی بسیار نزدیک به پوشاک بانوان نقاط دیگر کشور ما همانند روسری بانوان بختیاری و پیراهن بانوان لُر و شلوار بانوان کُرد داشت.

در مجموع با توجه به مطالبی که گفته شده می‌توان اذعان داشت که بانوان ایرانی قبل از اسلام و حتی قبل از زرتشت و حتی در قدیمترین تمدن‌هایی که به دست ما رسیده، دارای پوشش و حجاب بودند. از این‌ رو در مورد پوشش زنان ایران باستان، مطالب زیادی در تاریخ وجود دارد و شواهد مهمی در این باره گزارش شده است. (پایان)

«رهیافتگان»


  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


شهید غضنفر جمیری

  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


شهید ابراهیم شریف نژاد

  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


خاطره ای از شهید عبدالکریم افتخارکار:

او همیشه در کارهای منزل به من کمک می کرد و در پختن حلیم پیش قدم می شد. اجاق را درست می کرد و هیزم می آورد. حتی بعد از رفتن به جبهه هم مرتب سراغ حلیم را می گرفت و می پرسید که آیا پخته ایم یا نه؟

یک روز در خانه بودم که سر و صدایی از سمت بسیج بلند شد. همگی به طرف بسیج دویدیم. یکی از اتاقهای بسیج آتش گرفته بود. عبدالکریم وقتی این صحنه را دید لباسش را از تن بیرون آورد و شتابان به طرف اسلحه ها رفت تا آنها را بیرون بیاورد و مانع سوختنشان شود. من که مادر بودم و نگران، هر چه صدایش زدم تا مانع او بشوم، در جوابم گفت: «نه، باید اسلحه ها را بیرون بیاورم».

در واقع او شجاع بود و عقیده داشت که اسلحه ها متعلق به بیت المال هستند و بچه ها به آنها نیاز دارند. وقتی بیرون آمد تمام پوست دستها و مژه هایش سوخته بود. همیشه عاشق انقلاب و نظام بود و حاضر بود جانش را از دست بدهد ولی آسیبی به انقلاب وارد نشود و البته سرانجام نیز به آرزویش رسید.

«مادر شهید عبدالکریم افتخار کار»

  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


خاطرات آزادگان دفاع مقدس:

همه بچه ها عقب نشینی کرده بودند و من مجروح و ناتوان، ده روز تک و تنها کنار نیزار افتاده بودم. یک بی سیم کنارم بود که بچه ها هنگام عقب نشینی، جا گذاشته بودند.

سرباز عراقی، روز دهم از کنارم گذشت. چشمش که به من افتاد، دچار تردید شد. به سویم برگشت و نبضم را گرفت. تا فهمید زنده هستم داد و فریاد راه انداخت و سربازان عراقی را به طرف من کشاند. از آن جا مرا به بصره بردند. همان بی سیم کار دستم داد، فکر می کردند در آن ده روز، کارم اطلاعات دادن به نیروهای خودی بوده است.

در بازجویی، سه ساعت مرا زدند. از شدت تشنگی گفتم: «کمی آب بدهید». به جای آب، نفت آوردند و آن را روی بدنم ریختند. از پشت سر موهایم را آتش زدند. فوری خودم را روی زمین انداختم. خدا کمک کرد و آتش خاموش شد. آن ها دوباره کتک زدن را از سر گرفتند... و باز از آب خبری نبود.

راوی: «محمد علی زارع»
  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


عملیات «قدس 5» برای تکمیل پیروزی‌های عملیات قدس 1 و 2 در نظر گرفته شد و هدف از انجام آن، تصرف پاسگاه «الیج» واقع در «هورالهویزه» و نزدیک شدن به «البیضه» بود.

با توجه به حساسیت پاسگاه «الیج» که در سمت چپ پاسگاه «بلاله» و نزدیک البیضه قرار داشت، تأمین بیشتر جاده «خندق» و جناح راست خط پدافندی مد نظر فرماندهان سپاه پاسداران بود، زیرا احتمال می‌رفت دشمن با اتکا به خشکی‌های موجود در این محور، با نزدیک شدن به مواضع خودی، آن را مورد تهدید قرار دهد. از این رو، محدودتر شدن خط پدافندی خودی و تقلیل پاسگاه‌هایی که بر روی آب قرار داشت، از جمله اهداف این عملیات بود که رزمندگان ایرانی تقریباً به نیمی از این اهداف دست پیدا کردند.

این عملیات با رمز «یا علی‌ بن‌ ابیطالب (علیه السلام)‌» ساعت 23 روز 15 مرداد ماه 1364 در غرب هورالهویزه آغاز شد.

طی دو روز نبرد سی کیلومتر مربع از هور آزاد شد، همچنین 168 تن از نیروهای دشمن کشته و زخمی شده، یا به اسارت درآمدند. علاوه بر آن غنایمی از جمله چند قبضه خمپاره‌انداز، سلاح ضد هوایی تک ‌لول و مانند آن از دشمن به دست آمد و گردان 3 از تیپ 701 کماندویی عراق منهدم شد.
  • آزاده بوشهری
۱۵
مرداد


قسمت دوم:

با بررسی‌های که درباره تمدن گذشته ایران انجام شده و با تمام باستان‌ شناسی‌های که صورت گرفته شکی نیست که در نقش‌هایى که از ایران باستان بر جاى مانده، صورت هیچ زنی دیده نمى‌شود و نه تنها تصویری از صورت آنها وجود ندارد، بلکه نامى از زنان نیز ثبت نشده است.

بر همین اساس باید توجه داشت آن گونه که نقش‌ها و کتیبه‌های موجود در گستره وسیع مرزهای ایران کهن، گواهی می‌دهند، شکی نیست که مردمان نیک این سرزمین، در قیاس با مردمان هم عصرشان نسبت به مسائلی همچون عفت، حفظ ارزش‌های اجتماعی و حجاب پایبندی به مراتب بیشتری داشتند. به طوری که باید گفت مجسمه‌های کشف شده در بهبهان یا تصاویری موجود در تخت جمشید بیانگر این است که بانوان ایرانی با لباس‌های پوشیده و پیراهن بلند در محافل حاضر می‌شدند. همچنین در نقش برجسته آشوری مربوط به دوره مادها، بانوان با پیراهن بلند و روپوشی کوتاه‌تر که حالت دامن داشت تصویر شده‌اند.

در دوران مختلف پیش از اسلام زنان ایرانی از پوشش‌های مناسبی که آنها را از دید مردان حفظ می‌کرد، استفاده می‌کردند و برای حضور در اجتماع زنان عموما از لباس بلند بهره می‌گرفتند. چنانکه در فرشی که از دوران هخامنشی به یادگار مانده است، لباس‌های زنان پُرچین و چادری کوتاه و نازک با دامن نیم گرد تصویر شده است.

تمدن پژوهانی همچون ویل دورانت درباره زنان دوران هخامنشیان معتقد هستند که آنها جز به صورت پوشیده از خانه بیرون نمی‌آمدند و هرگز آشکارا با مردان جامعه اختلاط نداشتند. در منابع یونانی نیز آمده که در زمان هخامنشیان هرگاه لازم بود، زنان ایرانی از خانه خارج شوند، درون چادرهای در بسته‌ای قرار می‌گرفتند. با این که استفاده از چنین چادری را ویژه توانگران دانسته‌اند، اما افراد عادی جامعه نیز از مشابه کوچک‌تر آن را استفاده می‌کردند و حتی پژوهشگران گفته‌اند این چادر که پوششی برای زنان بوده به تدریج ظاهر آن تغییر کرده و به صورت امروز در آمده ولی نام چادر همچنان بر آن باقی مانده ‌است.

از آنجا که ایرانیان از دیرباز به پاکدامنی اهمیت می‌دادند، زنان‌شان با چادر یا پوشش‌های دیگری که آنها را می‌پوشاند، در میان مردان ظاهر می‌شدند. چنانکه در یک مهر سنگی استوانه‌ای که از دوره هخامنشی برجای مانده و اکنون در موزه‌ لوور فرانسه نگهداری می‌شود، شاهزاده ایرانی و ندیمه‌هایش دیده می‌شود که شاهزاده چادر و ندیمه‌ها سرپوش دارند. همچنین در طرحی که روی سنگی در ارگیلی ترکیه نقش بسته است، زن ایرانی با پوشش چادر و سوار بر اسب دیده می‌شود. حتی سرپوش‌های پارچه‌ای دوره‌ی هخامنشی از زیر برف‌های منطقه‌ی پازریک روسیه پیدا شده است. پوشاک خدمه که از نظر موقعیت اجتماعی در پایین‌ترین ردیف جامعه قرار داشته‌اند، نیز عبارت از یک لباس ساده و بلند بوده که معمولاً روی آن کمربندی ساده قرار می‌گرفت.

در دوره اشکانیان نیز همانند گذشته، حجاب زنان ایرانی کامل بوده است. چنانکه در این باره گفته شده: لباس زنان اشکانی پیراهنی بلند تا روی زمین، گشاد، پرچین، آستین دار و یقه راست بوده است. پیراهن دیگری داشته‌اند که روی اولی می‌پوشیدند و قد این یکی نسبت به اولی کوتاه و ضمناً یقه باز بوده است. روی این دو پیراهن چادری سرمی‌کردند.

همچنین درباره پوشاک زنان ایرانی این دوران باید گفت که زنان عهد اشکانی قبایی تا زانو بر تن می‌کردند، با شنلی که بر سر افکنده می‌شد و نیز نقابی داشتند که معمولاً به پس سر می‌آویختند. پیراهن‌های این دوران از پارچه‌های منقش تهیه می‌شد و آنان کفش ساده دوران اشکانی را به پا می‌کردند و کمربندشان منحصر به نواری بوده که برای جمع کردن گشادی پیراهن در زیر سینه می‌بستند. همچنین برای زنان این دوره، روسری یا روپوشی برای پوشاندن سرشان وجود داشته است.

گزارش‌های موجود نیز بیانگر این مطلب است که در دوران اشکانیان نیز بانوان اصیل ایرانی در عین حال که از باشکوه‌ترین لباس‌ها استفاده می‌کردند، آنها را به ساده‌ترین و پوشیده‌ترین شکل آماده می‌کردند. به طوری که غالباً لباس‌های آنها، پیراهن بلندی بوده که تا روی زمین می‌رسید. این لباس آنها گشاد، پرچین، با آستین ساده بود و لباس دیگری بر روی آن می‌پوشیدند و حتی روی این دو پیراهن لباس یا شنلی مانند چادر به سر می‌کردند.

یک نقاشی در موزه لوور وجود دارد که بانویی از دوره اشکانیان را با چادر و سر پوش (روسری) نشان می‌دهد که شاهدی که بر گفته ما می‌باشد. همین طور تندیسی در موزه پالمیر در دمشق وجود دارد که مجسمه‌ای با پیراهن گشاد و چادری بر روی آن را نشان می‌دهد که مربوط به دوره اشکانیان است. (ادامه دارد)

«رهیافتگان»


  • آزاده بوشهری
۱۴
مرداد


شهید علیرضا ماهینی

  • آزاده بوشهری