در شب حمله، در مورد تبحر شهید عبدالعلی و شهید نوذری با سرپرست بیسیم صحبت کردیم. شهید عبدالعلی را سرپرست بیسیم ما در شب حمله قرار دادند....
خاطرات دفاع مقدس
ساعت 9 صبح اعلام شد، شهر پیرانشهر بمباران شده، ساعتی بعد اطلاع دادند که دفتر کار من نیز مورد اصابت گلوله قرار گرفته است. وقتی به محل حادثه رسیدیم صحنه ی ناگواری در مقابل چشمانم ظاهر شد. حسین بابازاده مسئول دفترم در حال خوردن صبحانه به علت اصابت ترکش دو نیم شده بود.
اشک پهنای صورتم را پوشاند. جنگ آزمایشی بزرگ بود، امتحانی که هرکسی نمی توانست سربلند از آن بیرون بیاید. ما در این آزمایش الهی عزیزترین افراد زندگیمان را از دست دادیم.
«کتاب سفر عشق»
محسن، از آسمان خبر آوردهای مگر / این گرد و خاک چیست، سر آوردهای مگر
پیغمبر جهاد و شهادت از اوج عرش / پیغام تازه بر بشر آوردهای مگر
دنیا به احترام تو از جا بلند شد / با خویش رایت ظفر آوردهای مگر
ایران ز شوق دیدنت آمد به پیشواز / سوغات عشق از سفر آوردهای مگر
خونت گرفت تلِّ عَفر را ز دشمنان / بیرون تو آه از جگر آوردهای مگر
آوردهای برای پدر از پسر خبر / یا بهر کودکت پدر آوردهای مگر
بر نی چرا ندیدمت ای یار سربلند / در اقتدا به گل اگر آوردهای مگر
زینب دوید سوی تو تا پرسد از حسین / از قتلگاه گل خبر آوردهای مگر
«سید عبدالله حسینی»
حجاب و پوشش، تأثیرات بسیار مثبتی بر روح و روان زن دارد. عفاف و پوشیدگی برای زنان، همچون سد و حفاظی است که زن در سایه ی آن از هر ذلّت و تحقیری در امان می ماند....
خاطره ای از شهید عبدالعلی میرسنجری
چند شبی با همدیگر برای آموزش بیسیم به کلاس آموزشی رفتیم. یک شب او مرکز شد و ما هر فرکانسی می گرفتیم، چون دشمن در نزدیکی ما قرار داشت، روی فرکانس آنها می افتاد. عبدالعلی با استفاده از کد دستور داد که به سنگرها بر گردید...
خاطرات خلبانان دفاع مقدس
11 بهمن ماه 1365 همراه جعفر بهادران در پی به صدا درآمدن آژیر اسکرامبل در پایگاه بوشهر، با سرعت هواپیما را روشن کرده و بعد از خزش به ابتدای باند، بلند شدیم...
آوازشان آواز بود آنان که رفتند / پروازشان، پرواز بود آنان که رفتند
چشمانشان مثل شقایق، مثل خورشید / در محضر گل، باز بود آنان که رفتند
نیریزشان در کوچه باغ آبى عشق / سبز و طنین انداز بود آنان که رفتند
پژواکى از ماهورشان در بیکران ریخت / تحریرشان همساز بود آنان که رفتند
موج نگاه آسمان افروزشان نیز / روشنترین اعجاز بود آنان که رفتند
دیگر نیازیشان به دنیا و دوستان نیست / دنیایشان یک راز بود آنان که رفتند
معراجیان را مرگ، یعنى جشن میلاد / پایانشان آغاز بود آنان که رفتند
«شاعر ناشناس»
برای مطالعه «اشعار شهادت» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
«آرتور لازدینش» جوان ۲۷ ساله اهل کشور اوکراین که پیش از این مسیحی کاتولیک بود، با حضور در حرم مطهر رضوی با ادای شهادتین، مذهب تشیع را برگزید...