انهدام نیروگاه برق سد دوکان عراق

خاطرات خلبانان دفاع مقدس

اواسط تیرماه 1360 به پایگاه تبریز ابلاغ شد ماموریتی برای انهدام نیروگاه برق سد دوکان عراق انجام شود. قرعه به نام سروان نصرالله عرفانی و من افتاد....

ماموریت دو بار در تاریخ 23 و 26 تیرماه انجام شد اما هوای نزدیک به هدف خیلی نامساعد و پوشیده از ابرهای غلیظ بود. به همین دلیل ماموریت اصلی لغو شد و عملیات جایگزین را انجام دادیم. وقتی برگشتیم پایگاه، به عرفانی گفتم: «تا سه نشه، بازی نشه».

28 تیرماه سومین بار توجیه را انجام داده و با برداشتن وسایل لازم، عازم ماموریت ابلاغی شدیم. عرفانی که لیدر بود، این بار مسیر را تغییر داد و از شمال شهر سلیمانیه وارد خاک دشمن شد، این یعنی مسیری طولانی تر از قبل.

تا سه راهی کرکوک – سلیمانیه بدون دردسر در کنار هم با فاصله عملیاتی پرواز کردیم. از طرف پدافند هیچ تهدیدی دیده نمی شد. کم کم به نزدیکی هدف رسیدیم. رودخانه ای دیده شد که باید به سد می رسید. همچنان که جلو می رفتیم رودخانه در دره ای عمیق تر جاری می شد. حالا دیگر پرواز در کنار هم امکان پذیر نبود. با افزایش سرعت، به لیدر نزدیک شده و در پشت و کمی بالاتر از او قرار گرفتم.

دیواره سد حدود دویست متر ارتفاع داشت و نیروگاه در عمق دره و در دل دیواره قرار گرفته بود. در موقعیت مناسب با دستور لیدر بمب ها را به صورت هم زمان پرتاب کردیم و با گرفتن ارتفاع از منطقه دور شدیم. به دلیل عمق دره چیزی از انفجار بمبها ندیده و نفهمیدیم چقدر خسارت وارد شد. وقتی از بالای تاج سد گذشتیم تازه متوجه شدیم که توپهای پدافند از هر سو به طرفمان شلیک می کنند. به هر ترتیب از مهلکه جان سالم به در برده و در پایگاه تبریز سالم به زمین نشستیم.

فردای آ ن روز عوامل اطلاعاتی خبر آوردند بمبها نیروگاه و توربینها را منهدم کرده اند که بازسازی آن حدود شش ماه به طول خواهد انجامید. به همین دلیل برق بخشی از شمال عراق قطع شد و خسارت سنگینی به دشمن وارد آمد.

در همین رابطه هماهنگ شد همراه با جمعی از همکاران به حضور رهبر انقلاب حضرت آیت الله خمینی (ره) رسیدیم و در این دیدار معنوی ایشان ما را دعا کرده و خسته نباشید گفتند.

راوی: «عبدالحمید نجفی»

 

برای مطالعه «خاطرات خلبانان» لطفاً اینجا را کلیک کنید.