خودم انتخابش کردم
من ۱۸سالمه و خدارو شاکرم که افتخار پوشیدن چادر رو دارم. شروع پوشیدنش خیلی سـاده بود، خودم انتخابش کردم (دوران راهنمایی)، راستـش از یه خانوم خوشم میومد و اون چـادری بود به خاطر عـلاقم به اون اولین بار پوشیدم….
اون موقع هیچ درک خاصی از دلیلش نداشتم، بچه بودم، یه مدت بعد از پوشیدنش اذیت می شدم، هم گرم بود و هم بین هم سن و سالای من خب زیاد تایید نمی شد، نه که بگم بخاطر اونا بود، نه، ولی خودم خیلی مایل به پوشیدنش نبودم.
کم کم توی پوشیدنش دقتم کمرنگ شد، البته من حتی یه نخ موهام هم بیرون نمی ذاشتم، چه با چادر چه بدون چادر. بعد از مدتی شاید فقط حدود ۵۰ درصد جاهایی که می رفتم می پوشیدمش. خانوادم هم اجباری روی من نداشتن با اینکه همیشه به پوشیدنش تشویقم می کردند.
بعد از مدتی (دبیرستان) که بزرگتر و جا افتاده تر شدم یه بار بابام یه جمله بهم گفت که بعد از اون هیچ وقت نتونستم خودمو بدون چادرم تصور کنم. بابا گفت: «هانیه جان اگه که دخترا می دونستن که وقتی از منزل بیرون میرن چه چشم هایی و با چه قصدهایی بهشون نگاه می کنه، چادر که هیچ، زره می پوشیدن».
بعد از فـکر کـردن بهش دیگه هیچ وقت بدون چادرم بیرون نرفتم. چون نمیخام به کسی اجازه سو استفاده از خودمو بدم و حالا هم با تمام وجودم امنیتشو حس می کنم و خدا رو شاکرم که توفیق میراث فاطمه زهرا (سلام الله علیها) رو بهم داد و حالا وقتی به این فکر می کنم که حداقل اثرش اینه با بیرون رفتنم قلب مهدی زهرا (عج) رو به درد نمیارم، انگیزم چند برابر میشه.
اللهم عجل لولیک الفرج و العافیه و النصر و اجعلنا من خیر اعوانه و انصاره و المستشهدین بین یدیه.
«چادری ها»
برای مطالعه «حجاب» لطفاً اینجا را کلیک کنید.
- ۹۶/۰۸/۱۶