شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات

دکتر عبدالطیف عبدالله (استیون کراوس)

شنبه, ۷ مرداد ۱۳۹۶، ۰۷:۰۰ ب.ظ


اسلام چیزی است که همه به آن نیاز دارند (قسمت اول)

آشنایی من با اسلام از زمانی که در شهر نیویورک در سال ۱۹۹۸ فارغ التحصیل شدم آغاز شد. تا آن زمان  به مدت ۲۵ سال یک مسیحی پروتستان بودم اما به اعمال دینی نمی پرداختم. بسیار به معنویت و روحانیت علاقه مند بودم و به دنبال چیزی می گشتم که مجبور به انجام آن با دین سازمان یافته نباشم. مسیحیت برای من غیر قابل دسترس بود و همچنین آن را مناسب زمانها نیافتم. برایم دشوار بود که چیزی را پیدا کنم که بتوانم در تمام زندگی ام آن را به کار بندم. این از هم گسیختگی در مسیحیت مرا سوق داد تا از هر چیزی که ادعا می کرد این مذهب سازمان یافته است اجتناب کنم.

دلیل من از نا امیدی از مسیحیت در رابطه با  اطلاعات و راهنمایی ضعیف پیرامون ذات خداوند و ارتباط اشخاص با او بود. ما گمان می کردیم که باید این ارتباط را با حضرت مسیح (علیه السلام) داشته باشی، کسی که از یک طرف مرد بود و از طرف دیگر الهی. فرضیه ی پسر خدا بودن مسیح در مسیحیت باعث شد که من به جستجوی چیزی باشم که بتواند شناخت بهتری از خدا به ما ارائه کند. چرا من نمی توانستم مستقیما از خداوند درخواست کنم؟ چرا من باید تمام دعا ها را با جمله «به نام عیسی مسیح» آغاز می کردم و با همین جمله به پایان می بردم؟ چگونه یک خالق فنا ناپذیر می تواند به شکل یک مرد درآید؟ تعدادی سئوال بود که من نمی توانستم آنها را حل کنم. بنابراین من تشنه نگرشی درست ، واضح و مستقیم درباره دین بودم که بتواند در زندگی من را درست راهنمایی کند و تنها عقاید تعصب آمیز نباشد.

زمانی که در مقطع تحصیلات تکمیلی بودم یک هم اتاقی یهودی داشتم که دانشجوی هنرهای رزمی بود. زمانی که با او زندگی می کردم او در حال مطالعه یک هنر به نام سیلات بود. سیلات یک هنر رزمی باستانی مالزی بود که بر اساس آموخته های اسلام پدید آمد. زمانی که هم اتاقی من از کلاسهای سیلات خود بازمی گشت برای من از بعد معنوی آن سخن می گفت. به همین دلیل من هم به یادگیری  هنر های رزمی علاقه مند شدم و تصمیم گرفتم که هم اتاقی ام را  همراهی کنم.

آشنایی من با اسلام در اولین کلاس من در نیویورک آغاز شد هر چند من در آن زمان متوجه آن نشدم. بنابراین استادم (Cikgu) را ملاقات کردم. (Cikgu به معنای استاد مالایا است). مردی که اساس و جهت گیری اسلام را به من ارائه کرد. در حالی که من در فکر اشتغال به عنوان رزمی کار بودم ، او راه های سمت اسلام را من نشان داد.

از همان ابتدا من شیفته  اسلام شدم و سعی می کردم حداکثر زمان ممکن را با استاد خود بگذرانم. به این دلیل که من و هم اتاقی ام به یک اندازه به سیلات علاقه مند بودیم به خانه استاد می رفتیم و تا جایی که می توانستیم از علم ایشان بهره می بردیم. در حقیقت تا زمان فارغ التحصیل شدن در مقطع تحصیلات تکمیلی در بهار ۱۹۹۸ با دعوت استاد تمام تابستان را با استاد زندگی کردیم. با افزایش آموخته های من درباره سیلات دانش من درباره اسلام نیز افزایش یافت، دینی که پیش از آشنایی با سیلات خیلی کم در رابطه با آن اطلاعات داشتم. چون در حال یادگیری اسلام بودم بیشتر به آن علاقه مند می شدم. به دلیل این که من در خانه استادم آموزش دیدم و در محضر مسلمانان مومن بودم به طور مداوم در معرض  مناظره و شیوه های اسلام بودم.

اسلام شیوه زندگی کامل است. زمانی که شما در یک محیط اسلامی هستید نمی توانید آن را از زندگی روزمره خود جدا کنید. بر خلاف دین مسیحیت، که جدایی بین زندگی و مذهب را موجب می شود، اسلام از پیروان خود می خواهد که پرستش خدا را با تمام کارهایی که انجام می دهیم ادغام کنیم. بنابراین زمانی که با استاد خود زندگی می کردم من در دین اسلام غوطه ور بودم و مستقیما تجربه می کردم که دین چگونه می تواند تمام زندگی یک فرد را تحت تاثیر قرار دهد.

در ابتدا اسلام برای من بسیار جدید، متفاوت و قدرتمند بود. همچنین در جهات مختلف بسیار بیگانه بود و بسیار سخت فهم بود. در آن زمان من از جهات بسیاری روشن فکر بودم و از هر چیز تحمیلی و با تعصب بدون در نظر گرفتن نویسنده آن اجتناب می کردم. با گذشت زمان و افزایش دانسته های من از اسلام به تدریج به این نتیجه رسیدم  چیزی که در ظاهر به عنوان عقاید تعصب آمیز مذهبی شناخته می شود در واقع شیوه زندگی است که توسط خالق ما (یا اصطلاح عربی «دین» که از  خدا است) به ما مطرح شده است.

این شیوه زندگی که من بعدها فرا خواهم گرفت، راه درستی به سمت سعادت و رستگاری است. تنها راه نفسانی و سطحی از زندگی که جامعه و فرهنگ من ترویج می کند نیست. چه کسی بهتر از خالق حکیم می داند که بهترین روش زندگی برای انسان ها چیست؟

پس از اولین کلاس سیلات من در شهر نیویورک تا روز ۳۰ جولای ۱۹۹۹ که شهادتینم را گفتم من خودم را تحت آزمایشی قرار دادم که از دو تجربه بزرگ تشکیل شده بود. اول فرایند پرسش از فرهنگی که در آن رشد کرده بودم و دوم تلاش برای درک ماهیت حقیقی خدا و نقش دین در زندگی. این به آن اندازه که مردم فکر می کردند مشکل نبود. من در آمریکا بزرگ شدم. چیز زیادی نمی دانستم. در نتیجه یک استاد با استعداد و اطلاعات جهت توضیح حقیقت ارتباط برقرار کردم.

در فرهنگ آمریکایی ما به طور مداوم  را با ارضای نفس بمباران می شویم. اما خداوند تنها کسی که می تواند واقعیت را به ما ارائه کند و ما را به راه راست هدایت کند. بخش عظیمی از وقت من صرف پژوهش و کار کردن روی بیماریها و معضلات جامعه می گذرد. زمانی که  بیشتر درباره رابطه اسلام یاد گرفتم به این نتیجه رسیدم که بیماریهای اجتماعی به طور اولیه از رفتارهای ناسالم و رفتارهای اجتماعی ناکارآمد منشا می گیرد.

از آنجا که اسلام یک روش زندگی است که به طور کامل روی سالم ترین و مثبت ترین روش برای مدیریت کردن زندگی مان در هر زمینه تمرکز کرده است و همیشه همین گونه خواهد بود، تنها پاسخ درست در رابطه با معضلات اجتماعی را بیان می کند. با توجه به این ادراک، من نه تنها بر این موضوع مصمم شدم که اسلام برای زنگی روزمره من مناسب بود بلکه شروع به درک کردن این موضوع کردم که چرا با سایر مذهب ها متفاوت است. تنها اسلام، اطلاعات و راهنماییهایی برای تمام جنبه های زندگی ارائه می دهد. تنها اسلام راهی برای دستیابی به سلامتی و شادی در تمام ابعاد زندگی ارائه می دهد. (ابعاد فیزیکی، معنوی، ذهنی، مالی و غیره) تنها اسلام هدفی روشن برای زندگی به ما ارائه می کند.و تنها اسلام طریقه زندگی در  یک جامعه و مشارکت در آن را به ما نشان می دهد و فقط درباره شعار نمی دهد.

اسلام چیزی است که هر کسی به آن نیاز دارد و چیزی است که بسیاری از کسانی که آن را نیافته اند در جستجوی آن هستند. اسلام راهی است به سوی هدف، مراد، سلامتی و شادی زیرا اسلام راه مستقیمی به سوی منبع تمام قدرتی است که ما می توانیم به آن نیاز داشته باشیم یعنی الله. زمانی که من عملا مسلمان شدم به درستی متوجه چگونه احاطه پیدا کردن به روش زندگی شدم. دقیقا تمام چیزهایی که ما برای عمل کردن آموخته ایم یک هدف مشخص دارد – برای به یاد خدا بودن. این تنها نمایانگر درخشش کامل و الهی دین است. در آن روش زندگی است که می تواند به تو نشان دهد که چگونه خالق خود را به یاد بیاوری به آسانی سلام کردن بر کسی، لباس پوشیدن در صبح یا بیدار شدن از خواب. (ادامه دارد)

«رهیافتگان»
  • آزاده بوشهری

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی