شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

Memories of Bushir Martyrs

شهدای بوشهر

سردار جنگهای نامنظم شهید علیرضا ماهینی

طبقه بندی موضوعی
بایگانی
آخرین نظرات
۱۰
مرداد


شهید علیرضا زنده پی

  • آزاده بوشهری
۱۰
مرداد


خاطره ای از شهید عبدالحسین اردشیری:

در اوایل انقلاب عبدالحسین کتابهای امام و اطلاعیه های ایشان را می آوردند و بین مدرسه ها پخش می کردند و از من می خواستند که نان بپزم تا وقتی بچه ها نیمه های شب از فعالیت بر می گردند به آنها غذا بدهم. آنها جلسه قرآن و ادعیه داشتند.

وقتی در جبهه ی شوش بود من چند بار بهش زنگ زدم ولی او از من درخواستی نموده و گفت: «به من زنگ نزن چون بچه ها همه نشسته اند و منتظرند که به آنها زنگ بزنند و وقتی شما زنگ می زنی من خجالت می کشم». من هم گفتم: «باشه دیگه زنگ نمی زنم».

وسایلی که از شورا می گرفتند مثل پنکه و غیره را با شهیدانی همچون رضا فرخ نیا بین مستمندان تقسیم می کردند و نمی گذاشتند که حتی یکی از این وسایل به خانه ی خودمان بیاید. ایشان وقتی که از بهداری حقوق می گرفتند اکثر حقوقشان را که چهار هزار تومان بود بین فقرا تقسیم می کردند.

عبدالحسین همچنین کتابهای مذهبی به جوانان همسایه و هم محله ای می داد و آنها را به راه راست هدایت می کرد. قبل از اینکه شهید شود به دلم افتاده بود که این دفعه که به جبهه می رود دیگه بر نمی گردد و همین طور هم شد.

راوی: «مادر شهید عبدالحسین اردشیری»
  • آزاده بوشهری
۱۰
مرداد


خاطرات دفاع مقدس:

خنده ی شیرینی بر لب داشت. از مهندس های جهاد بود. گفت: «زنگ زدند گفتند بابا شدم اگه می شه می خوام برم مرخصی». لبخند زدم و گفتم: «مبارکه، باشه. تا کارت رو تموم کنی من هم برگه ی مرخصی رو می نویسم».

هنوز نیم ساعت نشده برگشت، خونی و بی حرکت. خمپاره خورده بود کنارش. کارش برای همیشه تمام شده بود، او شهید شد. همان گونه که سالها آرزویش را داشت و دیگر به مرخصی احتیاجی نداشت.

«کتاب روزگاری جنگی بود»
  • آزاده بوشهری
۱۰
مرداد


هر لحظه ندا می دهد از عرش منادی / آمد مه ذیقعده جهان غرق صفا شد

از رحمت حق خلق جهانی متنعم / از برکت میلاد ولی نعمت ما شد

بر ملت مستضعف اسلام بگویید / میلاد همایون معین الضعفا شد

از دامن نجمه به جهان سر زده ماهی / ماهی که مه از شرم رخش غرق حیا شد

آدم به جنان بهر رضا جشن گرفته / زهرا و نبی شاد و علی کام روا شد

از شوق و صال گل گلزار پیغمبر / چون غنچه ی نشکفته دل فاطمه و اشد

تا نوح نبی شد به ولایش متوسل / آسوده دل از وحشت طوفان بلا شد

آمد به جهان آنکه به اعجاز نگاهش / نقش دو اسد زنده به تایید قضا شد

«شاعر ناشناس»


  • آزاده بوشهری
۱۰
مرداد


«گراسیوس» جوان ۳۴ ساله اهل فیلادلفیا درباره تغییر مذهب خود اظهار داشت: من در یک خانواده مذهبی و معتقد مسیحی بزرگ شدم و همیشه سئوالاتی داشتم که پاسخ آن‌ها را نمی‌یافتم. وی ادامه داد: بسیاری از دانش آموزان مدارس من را مهاجران مسلمان تشکیل می‌دهند که ارتباط با آنها موجب شد تا دریچه ای به سوی حقایق برایم گشوده شود.

این تازه مسلمان با بیان اینکه نوع زندگی و رفتار این کودکان درس بزرگی را به من داد، افزود: این رابطه دوستانه ثمرات زیادی برای من داشت و موجب آشنایی با دین اسلام و به ویژه مذهب تشیع شد. با توجه به اینکه اغلب این دانش ‌آموزان غیر قانونی به کشور یونان مهاجرت کرده‌اند، در شرایط سختی زندگی می‌کنند و دست از تلاش برای آموختن و آگاهی بر نمی‌دارند.

این جوان یونانی تاکید کرد: این تلاش از باور عمیق درونی آنها و ایمان و توکلی که به خداوند دارند ریشه می‌گیرد، همان کسی که هر روز برای صحبت با او به نماز می‌ایستند و روزهای گرم و طولانی تابستان را روزه می‌گیرند.

وی با بیان اینکه مسیحیان روز و مکان مشخصی برای صحبت با خدا و دعا و نیایش دارند، افزود: اما مسلمانان برای عبادت زمان و مکان مشخصی همانند مسیحیان که فقط در کلیسا عبادت می‌کنند ندارند و می‌توانند هر لحظه با خدای خویش راز و نیاز کنند و این بزرگترین حسن دین اسلام است.

این معلم یونانی تصریح کرد: اعتقاد من این است که اسلام دین صلح آمیزی است و تلاش می‌کند تا با همه رابطه خوبی داشته باشد.

وی با ابراز خشنودی از اینکه دولت یونان قول احداث مسجد در یونان را داده است، گفت: علیرغم مخالفت‌های کلیسای ارتدکس یونان، امیدوارم روزی درهای مسجد به روی مسلمانان یونان نیز گشوده شود.

«رهیافتگان»


  • آزاده بوشهری
۰۹
مرداد


عملیات نصر 6 در تاریخ دهم مرداد 1366 با رمز مبارک یا اباعبداللَّه الحسین (علیه السلام)، به منظور پاسخگویی به شرارت‏های آمریکا در خلیج فارس و همسویی با آمادگی مدافعان خلیج فارس و با هدف انهدام نیروهای دشمن و بیرون راندن بقایای آنها از منطقه عملیاتی میمک، توسط رزمندگان نیروی زمینی ارتش جمهوری اسلامی ایران اجرا شد.

نیروی زمینی، در مرحله پایانی پاکسازی غرب کشور از وجود نیروهای بعثی، با عبور از میدان‏های مین، تله‏های انفجاری و...، ارتفاعات بسیار حساس میمک را مورد تهاجم خود قرار داده و آن ارتفاعات را به تصرف خود درآوردند. در این عملیات 2 فروند هواپیما، 17 دستگاه تانک و نفربر، 6 فروند هلی‏کوپتر و صدها دستگاه خودرو دشمن منهدم و 2500 نفر کشته و 120 نفر از قوای بعث به اسارت گرفته شدند. در این میان موقعیت رزمندگان اسلام، پس از دفع پاتک‏های دشمن که چند روز به طول ‏انجامد، با مقاومت تمام، حفظ و تثبیت می‏شود و این عملیات با دستاورد مطلوب خود، پاسخ مناسبی بر جنایت‏های استکبار و سر سپردگان آنها می‏گردد. هدف از اجرای این عملیات انهدام نیروهای دشمن و بیرون راندن بقایای آنان از منطقه عملیاتی میمک بود.
  • آزاده بوشهری
۰۹
مرداد


شهید محمدرضا زغالی پور

  • آزاده بوشهری
۰۹
مرداد


شهید عبدالحسین اردشیری


خاطره ای از شهید عبدالحسین اردشیری:

انقلاب که شروع شد عبدالحسین کتابها و اعلامیه هایی که به بوشهر می آمد را تحویل می گرفت و آنها را با کمک دوستانش تقسیم می کرد.

او همیشه به خواهرانش می گفت: «اینها را بخوانید و بعد از مطالعه بین دوستانتان تقسیم کنید». اما آنها می ترسیدند که مسئولین مدرسه متوجه شوند و آنها را اخراج کنند. من اعلامیه ها را مخفی می کردم و به شهید می گفتم که خواهرانت آنها را برده اند.

راوی: «مادر شهید عبدالحسین اردشیری»



  • آزاده بوشهری
۰۹
مرداد


خاطرات خلبانان دفاع مقدس:

در یک عملیات چهار فروندی در موقعیت شماره سه از تبریز عازم بمباران هدفی در خاک دشمن شدیم. پس از رها سازی بمبها، هواپیمایم مورد اصابت چند گلوله ضد هوایی قرار گرفت و یکی از باکهای بنزین سوراخ شد. شماره چهار اطلاع داد بنزین هواپیما در حال تخلیه شدن است. به حکم اجبار ادامه دادم، تا در خاک خودی چاره ای بیندیشم.

با این وضع از بقیه جدا شدم و به محض رسیدن به مرز خودی شروع به اوج گیری کردم تا سوخت کمتری مصرف شود. نشانگرهای بنزین هر لحظه پایین و پایین تر می رفتند ولی به دلیلی نشت بنزین متوقف شد.

با اعلام حالت اضطراری برای فرود آماده شدم. وقتی می خواستم شهپر بالها را برای فرود راحت باز کنم، متوجه شدم آنها هم صدمه دیده اند. خوشبختانه با زحمت و مهارت ناشی از تجربه خود موفق شدم این پرنده را به سلامت روی باند بنشانم.

راوی: «یوسف سمندریان»
  • آزاده بوشهری
۰۹
مرداد


این چه حسی است که امشب به دلم پا داده / به من کور چنین میل تماشا داده

خانه حضرت موسی شده وادی بهشت / گوئیا باز خدا حضرت عیسی داده

مریم است اینکه در آغوش خود عیسی دارد / یا خدا فاطمه را مولد زیبا داده

چه کسی آمده که باز عطش آورده / نکند باز خدا حضرت سقا داده

نبی آمد، علی آمد، حسن آمد، نه حسین / همه را دست خدا بر رخ او جا داده

خوش به حال دل ما چون حرمش ایران است / پرچم نوکریش فاطمه بر ما داده

حرمت وادی طوراست که حاجت دارم / خادم پیرحرم حاجت من را داده

روز اول به تو و گنبد و گلدسته تو / حضرت ذات احد نمره بالا داده

صحن توصحن بهشت است خدایی چونکه / نقشه صحن تو را حضرت زهرا داده

«مهدی نظری»


  • آزاده بوشهری